- یادداشت
- بازدید: 1031
لزوم توانمند سازی زنان
در حالیکه پیشرفت زنان در ایران در سالهای اخیر قابل توجه بوده است، میزان مشارکت آنان در اجتماع و برنامههای توسعه اجتماعی و اقتصادی همچنان پایین است. نرخ مشارکت اقتصادی زنان در سال 96برابر 16.5درصد در برابر نرخ مشارکت اقتصادی 65.2درصدی مردان است. نرخ بیکاری زنان در سال 96 به 20درصد در مقایسه نرخ بیکاری 9.6درصدی مردان در تابستان 1396 می رسد.(مرکز آمار ایران : سال96)
این آمار نشان دهنده فاصله زیادی در جایگاه زنان و مردان در روند توسعه در کشور می باشد. اگر این آمار با دیگر کشورها مقایسه شود، عمق فاجعه بیشتر مشخص می شود. در واقع بر اساس گزارش توسعه انسانی سازمان ملل، در سال 2011 ایران در کنار کشورهای لبنان، عمان، تونس،یمن ، افغانستان، عربستان، سوریه،عراق، مصرو...از جمله 18 کشوری هستند که درصد زنان فعال اقتصادی در آنجا کمتر از 30 درصد است. از نظر نسبت جنسیتیِ مشارکت اقتصادی نیز پنج کشور سوریه (0.183)، افغانستان (0.196)، الجزایر و عراق (هر دو 0.209)، و ایران (0.226) بدترین وضعیت را در سطح جهان داشتهاند.
از سویی تعداد زنان خودسرپرست یا سرپرست خانوار نیز رو به افزایش است. تغییرات سریع اجتماعی مانند روند فزاینده طلاق، آمارهایی كه از تجرد قطعی دختران خبر میدهند، بیشتر بودن مرگ و میر مردان و كسب استقلال دختران برای زندگی، همه نشان میدهد بخش زیادی از جمعیت خانوارهای ایرانی را زنان خودسرپرست یا سرپرست خانوار تشكیل میدهند كه لازم است برای اشتغال و معیشت آنها فكری شود چنانچه وزیر كشور در آماری در سال1395 از وضعیت آسیبهای اجتماعی در مجلس اعلام میكرد گفت 2.5 میلیون نفر زن سرپرست خانوار در کشور وجود دارد.
مشارکت سیاسی زنان که در گزارشهای بینالمللی با پارامترهای حضور زنان در مجلس، حضور زنان در حوزههای وزارتی و سالهای ریاست زنان در دولت سنجیده میشود، و همواره یکی از دلایل اصلی بالابودن شکاف جنسیتی در ایران و از نشانههای فاصلهداشتن ایران از توسعه انسانی است.
هماکنون تنها 6درصد از نمایندگان مجلس در ایران زن هستند و در بین وزرا نیز زنی حضور ندارد. گزارش مجمع جهانی اقتصاد به این معناست که تا زمانی که چنین فاصلهای در ایران وجود دارد، چشمانداز روشنی برای توسعه وجود ندارد. درحالی که در کشورهای همسایه از جمله عراق، عربستان و افغانستان با استفاده از اصل تبعیض مثبت و سهمیه های 20تا 30درصدی برای حضور زنان در مناصب مدیریتی سیاسی، مشارکت سیاسی در حال افزایش است.
آمارهایی که آورده شد نشان گر آن است که وضعیت زنان به عنوان نیمی از جامعه در موقعیت مناسبی از منظر اجتماعی، اقتصادی وسیاسی...قرار ندارد. واضح است ادامه این مسیر مانع بزرگی در مسیر توسعه کشور می باشد. از جمله راه حل هایی که برای هموار کردن مسیر توسعه پایدار تاکید می شود، توانمند سازی زنان است.
توانمند سازی یعنی اینکه مردم باید به سطحی از توسعه فردی دست یابند که به آنها امکان انتخاب بر اساس خواست های خود را بدهد. منظور از توانمندسازی، افزایش توان و قابلیت های یک گروه برای انجام یک عمل و یا ایجاد تغییر در یک موقعیت است. .
توانمندسازی یا توان افزایی یک فرایند چند جانبه و رو به رشد است که در طی آن افراد و گروه هایی که به هر دلیل از سهم مساوی و منصفانه ای از منابع برخوردار نیستند، بتوانند به اندازه سایر افراد جامعه وشایستگی های خودشان به منابع دسترسی و بر آن کنترل داشته باشند.
تاکیدی که بر توانمند سازی می شود از این جهت است که فرایند توانمندسازی چند جانبه است. واضح است تاکید بر هر جنبه اقتصادی، سیاسی یا اجتماعی آن، بدون در نظر گرفتن اهمیت سایر وجوه آن و ایجاد بستر مناسب برای تحقق آن تلاشی ناکافی برای بهبود وضعیت زنان است.
منظور از توانمندی اقتصادی، سطحی از توانمندسازی است که در نتیجه آن زنان قادر می شوند خودشان در رابطه با منابع مالی خودشان تصمیم گیری کنند و وضعیت معیشتی خود و خانواده شا ن را تعیین کنند. این حوزه از حق مالکیت زنان بر اموال شان تا حق اشتغال و مهم تر از آن زمینه مناسب برای اشتغال و همچنین بستر لازم برای پیشرفت های شغلی را شامل می شود.
توانمندسازی سیاسی لزوما به معنی مشارکت سیاسی نیست، بلکه منظور حضور زنان درتصمیم گیری ها در هر سطحی از خانواده تا مدرسه وجامعه را شامل می شود. به عبارتی، شنیده شدن صدای زنان در تعیین سیاست هایی که بتواند در زندگی شان اثر بگذارند.
بعد اجتماعی توانمندسازی، معمولا از طریق آموزش و سیاست های عمومی به دست می آید و زن ها را از شر آزار و اذیت، سوء استفاده، و فشارهایی که با عث و مانع میشه که از تمام ظرفیت هایشان استفاده کنند، آزاد می کند.
این سه بعد توانمندسازی با هم مرتبط هستند توانمندسازی اقتصادی به زنان در توانمندسازی سیاسی کمک می کند . توانمندسازی سیاسی به زنان اجازه می دهد کنترل سیاست ها یی را که به نفع وضعیت اقتصادی
شان است در دست بگیرند. توانمندسازی اجتماعی آنها را قادر می سازد که در اقتصاد و سیاست مشارکت کنند، که این خود موجب حضور آنها در جامعه می شود . متاسفانه بسیاری از زنان به این طریق توانمند نمی
شوند.