- اخبار حزب
- بازدید: 11
نشست "دولت چهاردهم و ایده وفاق ملی" با حضور مجید فولادیان، دانشیار گروه اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد در دفتر حزب کارگزاران سازندگی ایران-خراسان رضوی
مجید فولادیان:
وفاق ملی باید در خدمت بازسازی اعتماد و همبستگی اجتماعی باشد
در جامعه ایران، مفهوم وفاق ملی بهعنوان یک نیاز اساسی برای همبستگی اجتماعی و سیاسی مطرح میشود. با وجود تنوع فرهنگی و قومی در کشور، شکافهای اجتماعی و سیاسی بهویژه در سالهای اخیر به چالشی جدی تبدیل شده است. این شکافها نه تنها بر میزان مشارکت سیاسی اقوام مختلف تأثیر گذاشته، بلکه حس تعلق و هویت جمعی را نیز تحت الشعاع قرار دادهاند. در چنین شرایطی، بررسی امکان ایجاد وفاق ملی و راهکارهای عملی برای تحقق آن، امری ضروری به نظر میرسد.
دولت چهاردهم با چالشهای متعددی در زمینه وفاق ملی مواجه است و برای ایجاد همبستگی اجتماعی باید از الگوهای سنتی سهمخواهی سیاسی فاصله بگیرد و مفاهیم مشترکی را جستجو کند که بتوانند همه گروهها را حول یک محور واحد جمع کنند. در این میان حزب کارگزاران سازندگی ایران_خراسان رضوی در نشستی از سلسله نشستهای عمومی دیالوگ به بررسی مسئله ایده وفاق ملی پرداخت. در این نشست که با عنوان "دولت چهاردهم و ایده وفاق ملی" برگزار شد، آقای مجید فولادیان، دانشیار گروه اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد به ارائه دیدگاه و گفتوگو در این خصوص پرداختند که گزارش آن را در ادامه میخوانیم.
مجید فولادیان، دانشیار گروه اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد در ابتدای این نشست، با اشاره به اینکه تعریف نشدن مفهوم وفاق ملی از طرف آقای پزشکیان؛ متاسفانه این موضوع به سهمخواهی سیاسی تبدیل شده است اظهار کرد: یعنی وفاق در عرصه سیاسی مربوط به 40 درصدی میشود که در دور اول انتخاب شرکت کردند و حتی آن 10 درصدی که در دور دوم شرکت کردند نیز در این بازی نیستند. باید این سوال را پرسید که آیا اساساً امکان وفاق در جامعه ایران وجود دارد یا خیر؟
بر اساس همبستگی بین گروههای مختلف جامعه و به رسمیت شناختن تفاوتها است که حس تعلق شکل میگیرد. جامعه ایران که درباره آن صحبت میکنیم، خصوصاً در بین قومیتها با شکافهای بزرگ و جدی روبهرو شده است. در 50 سال اخیر با توجه به تبعیضهای شکل گرفته و اشغال اکثر مناصب توسط افرادی که به عنوان "فارس" شناخته میشوند و مشهود بودن فقر در استانهای حاشیهنشین خصوصا با قومیت و مذهب مختلف؛ میزان مشارکت سایر اقوام در انتخابات کمرنگتر شده است. به عنوان مثال اگر فرض کنیم نیمی از جمعیت ایران فارس هستند و دیگر قومیتها از جمله آذریها، کردها، لرها، عربها و بلوچها و اقوام مختلف دیگر، نیم دیگر جمعیت را تشکیل میدهند، میبینیم که این بخش دوم خود را بهدلیل تبعیضهایی که طی ۵۰ سال اخیر اتفاق افتاده از هسته مرکزی دور میبیند. کمترین میزان مشارکت در انتخابات اخیر در کردستان و سپس خوزستان بود که گواهی بر این موضوع است.
دانشیار گروه اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد تصریح کرد: از اواخر پهلوی و پس از انقلاب اسلامی در جامعه ایران شکافهای اجتماعی مشخص و جدی مانند شکافهای قومی بهوجود آمده است. پس از انقلاب با خالصسازی، حذف نگاه اجتماعی و جایگزینی نگاه امنیتی و اقتصادی با آن، وفاق و چسب جامعه را از بین بردهایم؛ به عنوان مثال بومیگزینی در بین معلمان و سربازان که در دوره دولتهای نهم و دهم شکل گرفت، این شکافها را تشدید کرد. بر اساس پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان در سال 1402، دو قطبی و افول اعتماد اجتماعی در جامعه ایران را شاهدیم و برای ایجاد وفاق باید بین این دو قطع توافق ایجاد کنیم. بر اساس این پیمایش، تقریبا 50 درصد جامعه ایران مرجع تقلید دارند، ۴۳ درصد خود را مذهبی دانسته و ۳۴ درصد خود را هیچ یا کمی مذهبی میدانند. طبق این پیمایش 37 درصد مردم نماز نخوانده و روزه نمیگیرند اما بر خلاف آن 42 درصد هم روزه گرفته و هم نماز میخوانند، ۴۰ درصد مردم گفتند اشکالی ندارد جشنها مختلط باشد و 45 درصد گفتند مخالیفم اما کاری نداریم و تنها ۱۲ درصد گفتهاند که مخالفیم و این جشنها را گزارش میدهیم. همچنین 45 درصد مردم با حجاب اجباری مخالف بوده و 41 درصد موافق آن هستند. 72 درصد مردم نیز موافق جدایی دین از سیاست بودهاند؛ تمامی این آمار نشاندهنده دو قطبی در جامعه ما است.
فولادیان با اشاره به پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان عنوان کرد: بر اساس این پیمایش در سال 1383، ۵۳ درصد مردم به دیگران اعتماد داشتند و در سال ۱۴۰۲ این عدد به ۱۳ درصد رسیده است. این یعنی افول و فروپاشی اعتماد اجتماعی در جامعه ایران رخ داده است. اگر آقای دکتر پزشکیان میخواهد بین دو قطب جامعه وفاق ایجاد کند، نمیتوان تنها با یکی از قطبها تعامل و دیگری را رها کرد.
وی با بیان اینکه اینکه آقای پزشکیان باید با هر دو سمت جامعه توافق و وفاق کند، گفت: دولت چهاردهم و آقای پزشکیان باید چتری مفهومی ایجاد کرده و تمام چیزهایی که باعث میشود جامعه را به خودی و غیر خودی تقسیم کنیم، حذف کنند. باید مفاهیمی پیدا کرد که بتوان بر سر آن توافق و وفاق کرد. تمام افراد میتوانند بر سر مفهوم ایران که در دوران پهلوی شکل گرفته و نباید آن را با دین و مذهب ترکیب کرد، توافق کنند.
هرگونه نابرابری شکاف بهوجود میآورد. ما باید برای گروههایی تبعیض مثبت قائل شویم که از امکانات و دسترسیها دور بودند. ما باید فضایی ایجاد کنیم که تمامی آدمها پذیرفته شوند؛ وفاق، توافق و همبستگی در بین گروههای مختلف جامعه است. یعنی همگی بر سر موردی توافق داشته باشند تا بتوانند بر آن اساس حس تعلق و هویت جمعی را القا کنند. راهبرد عملی شدن وفاق، افزایش دید اجتماعی و شناخت نمای جامعه ایران است.
فولادیان یادآور شد: نباید مفهوم وفاق را به یک مقوله سیاسی تبدیل کنیم، اینگونه سطح و عملکرد این راهبرد را پایین آورده و آن را به مفهومی ناکارآمد بدل میکنیم. تمامی افراد سهمی از حاکمیت و دولت میخواهند و ذیل مفهوم وفاق مشغول به سهمخواهی هستند. زمانی وفاق به نفاق سیاسی تغییر شکل میدهد و نزول پیدا میکند که آدمهای فرصتطلب وارد میدان شوند.