- اخبار حزب
- بازدید: 215
شورش و آرامش
شورش و آرامش
یادداشت محسن هاشمیرفسنجانی؛ رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران در کتاب سال روزنامه سازندگی
رسم است که سالنامه ها مملو از تحلیل اتفاقات بد و خوب یک سال گذشته باشد. ولی در مورد مسائل سیاسی و اجتماعی و حتی فرهنگی سخت است که با نگاه به وقایع یک ساله تحلیل واقع گرایانه و منطقی ارائه داد و آن را جدا از فرآیندهای چند ده سال اخیر دید. بنابراین فرصت را مغتنم شمرده و برای ارزیابی راه طی شده کشور در پایان قرن. قرنی که پیش از نیمی از آن با حاکمیت پهلوی ها ناشی از نفوذ استعمار و ایجاد استبداد برای حفظ آن گذشت ولی در خاتمه بعد از ۵۷ سال نه قدرت استعماری و نه توانایی و قساوت استبداد نتوانست آن را حفظ کند چراکه مردم و نخبگان در مبارزه با استعمار و استبداد به خوبی عمل کرده و با نفرت و آگاهی ایجاد شده با جانفشانی ها و تحمل زندان و شکنجه در بهمن ۵۷ با رهبری داهیانه امام خمینی(ره) پیروزی به دست آمد.
می توان ریشه های نهضت را در روحیه اسلام خواهی عدالتجویی،آزادی خواهی و استقلال طلبی ملت ایران از یک سو و اسلامستیزی و مردمگریزی و استعمار زدگی رژیم پهلوی از سوی دیگر، جست وجو کرد. فارغ از اعتراضات و دستگیری ها و شکنجه ها و زندان ها و اعدامها در طول سالهای متمادی که خانواده ما نیز خود شاهد ۷ بار دستگیری و مجموعاً ۵ سال زندان آیت الله هاشمی رفسنجانی بودند و پس از ۱۳ سال نخست وزیری هویدا تابستان ۱۳۵۶ آموزگار را جانشین او مردند و به سرکوب مخالفان ادامه دادند رو در رو با مردم و دانشجویان و روحانیت قرار گرفتند که منجر به قیام ۱۹ دی در قم در عکسالعمل به مقاله استعمار سرخ و سیاه که توهین به روحانیت و امام خمینی در روزنامه اطلاعات بود شد. ده ها کشته و مجروح به جای گذاشت و چله های خونین شهر به شهر را فراگرفت و در ابتدای سال ۵۷ به تمام کشور گسترش یافت و منجر به رمضان خونین و راهپیمایی عید فطر و شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی و در نهایت جمعه خونین ۱۷ شهریور فرا رسید که ۸۷ شهید و ۲۰۵ زخمی بر اساس آمار رسمی داشت و مردم آن را ۴۰۰۰ شهید و مجروح می گفتند. حکومت نظامی سراسر کشور را فرا گرفت. امام در مهرماه از عراق به کویت و بعد عازم پاریس شدند تریبون جهانی برای انقلاب اسلامی به دست آوردند.
آیت الله هاشمی، آبان ماه بعد از محکومیت ۳ ساله از سال ۱۳۵۴ به همراه جمعی دیگر از زندانیان سیاسی آزاد شدند و به جمع دوستان که انقلاب را هدایت می کردند پیوستند. همه ،روحانیون ملی گراها بازاریها دانشگاهیان و همه طبقات اجتماعی حضور داشتند. به سازماندهی روحانیت مبارز پرداختند با حضور آیات مطهری، بهشتی، باهنر، موسوی اردبیلی و هاشمی رفسنجانی با دستور امام شورای انقلاب به صورت پنهان شکل گرفت و محرم به کانونهای مبارزه و تظاهرات تبدیل شد. پیروزی خون بر شمشیر را نشان داده شد.
راهپیمایی تاسوعا و عاشورا عظمت حضور مردم را به رخ کشید و اعتصابات از جمله اعتصاب نفتی با کمیته سوخت با حکم امام خمینی مدیریت شد. بختیار آخرین امید شاه نتوانست کمکی کند و با کنفرانس گوادلوپ و سفر ژنرال هایزر به ایران و البته اعلام رسمی شورای انقلاب در ۲۲ دی ماه، فرار شاه در ۲۶ دی ماه، برنامه ریزی شد. راهپیمایی عظیم اربعین چند روز بعد از خروج شاه برگزار شد، لذا امام تصمیم به برگشت به ایران گرفتند که منجر به بستن فرودگاه و تحصن دانشگاه تهران و راهپیمایی اعتراضی مردم شد و در نهایت امام خمینی با استقبال میلیونی مردم ۱۲ بهمن به ایران برگشت و حکم نخست وزیری مهندس بازرگان ۱۶ بهمن توسط آیت الله هاشمی رفسنجانی خوانده شد. بختیار استعفاء داد و ۲۲ بهمن تلویزیون تصرف و پیروزی انقلاب اسلامی اعلام شد.
هم اکنون بعد از ۴۴ سال از پیروزی انقلاب اسلامی دچار مشکلاتی شده که فقط نگاه آسیب شناسانه می تواند باعث استمرار آن شود و هرگونه خودسانسوری دوستداران انقلاب اسلامی خیانت به مردم و خون شهدا فرض می شود. لذا سعی میکنیم با این سطور صدای شهروندانی که در طول نیم قرن اخیر به دنیا آمده و با واسطه موارد را شنیده اند و نقشی در ظهور انقلاب اسلامی نداشته نیز باشیم جمعیتی که بر اساس هرم جمعیتی از ۸۵ میلیون جمعیت فعلی حداقل ۶۰ میلیون نفر را تشکیل می دهند. موضوعات قابل بررسی زیاد است و تک تک آنها احتیاج به تحلیل و تجزیه دارد. لذا یکی از موضوعات اعتراضات منجر به آشوب در سالهای بعد از پیروزی انقلاب را تحلیل می نماییم که آخرین آن پاییز سال ۱۴۰۱ با شعار زن، زندگی، آزادی مطرح و خود را به رخ نظام و دولت سیزدهم کشید فارغ از درگیریها و آشوبهای دوران تثبیت انقلاب سالهای ۵۷ الی ۶۰ که کشور ضمن مدیریت جنگ تحمیلی تا سال ۶۸ به آرامش نسبی رسیده بود، بعد از فوت امام(ره) در دولت سازندگی و اصلاحات به دلایل مختلف اعتراضات دهه ۷۰ را داشتیم. اعتراض سال ۷۱ در مشهد شورش اجتماعی اقتصادی نام گرفت. از کوی طلاب مشهد که اقدام به تخریب خانه های غیر قانونی شده بود شروع شد و منجر به آشوب چند هزار نفری با حمله به اماکن دولتی و شعار علیه مسئولین شد.
نخستین شورش بعد از انقلاب نام گرفت و با ۹ کشته از دو طرف و ۳۰۰ زندانی سه روزی طول کشید. اعتراض سال ۱۳۷۳ معروف به شورش ،قزوین به دلیل تلاش برای استان شدن قزوین و جدایی از زنجان بود به سرعت کنترل شد و استان شدن قزوین نیز تحقق پیدا کرد. سال ۷۴ اعتراض به دلیل افزاش کرایه ها و اعتصاب رانندگان حمل و نقل عمومی و مینی بوسها و اعتراض به کمبود آب و فقر موجود انجام شد و منجر به آشوب شد و باعث تخریب بانکها، اماکن دولتی مغازه ها و حتی تصرف پاسگاه پلیس گردید. در هیات دولت هاشمی حق را به معترضین داد و خواست که با جدیت مشکل آنها را حل نمایند. سال ۷۸ به دنبال توقیف روزنامه سلام از ۱۸ تیر در کوی دانشگاه و اطراف اعتراضات و درگیری ها شروع شد که با حضور لباس شخصی ها برای اولین بار منجر به کشید شدن آن به اطراف بیت رهبری تا ۲۳ تیر ادامه داشت و با نامه فرماندهان سپاه به خاتمی پایان یافت. ابتدای دهه ۸۰ نیز، جو دانشگاهها ملتهب بود و مخصوصاً روز دانشجو (۱۶ آذر) و برنامه های دفتر تحکیم وحدت دانشگاه ها دچار تشنج و درگیری می شد. ناآرامی در سال ۸۲ نیز توسط جوانها و دانشجویان در تهران شکل گرفت. از اواخر خرداد از سلف سرویس خوابگاه دانشجویان شروع و تا مردادماه ادامه پیدا کرد و برای اولین بار از لفظ کشته سازی استفاده شد و نیز یکی از پروژههای براندزای نام گرفت. توسط یگان ویژه نیروی انتظامی کنترل شد. مهمترین اعتراض در سال ۸۸ به نتایج نتیجه انتخابات ریاست جمهوری بود که با تظاهرات میلیونی شروع و کم کم به آشوب کشیده شد. به ۳۰ کشته و زخمی رسید و به شهرهای دیگر هم سرایت کرد. با نام جنبش سبز یا هواداران جنبش سبز تا سال ۸۹ ادامه یافت و منجر به حصر رهبران جنبش و خانه نشینی بعضی دیگر و دستگیری شد. در سال ۹۰ هم، با اطلاعیه های شورای هماهنگی راه سبز با فراخوان هایی اعتراضات به شهرهای دیگر نیز کشانده شد و کم کم شعارها تندتر شد و مقامات ارشد کشور را نیز در برگرفت.
در دولت دهم تنش همچنان بین دولت و گروهها و دانشجویی رخ می داد و منجر به پلمب دفاتر دانشجویی و دستگیری و توقیف نشریات دانشجویی و اخراج با تعلیق و محرومیت از تحصیل یا حتی ممنوع الورودی بعضی از دانشجویان می شد. در دهه ۹۰ در دولت دوازدهم اعتراضات منجر به اغتشاش دی ماه ۹۶ بدون سر بود که از مشهد آغاز شد فراخوان آن نه به گرانی در شبکه اجتماعی شکل گرفت و علیه فساد جاری و بیکاری بود و کم کم تبدیل به مخالفت با نظام سیاسی ایران شد و شعارهایی علیه ولایت فقیه و رهبری هم داده شد. کشته شدگان ۲۵ تن اعلام شد . ولی بعد کریمی قدوسی از ۵۴ نفر هم پرده برداشت. تعداد بازداشت شدگان به حدود ۵ هزار نفر رسید و دامنه آن به شهرهای زیادی کشیده شد. از ۴۲ شهر تا ۱۶۰ شهر گفته شد و این اعتراض یک خیزش غیر مذهبی و ضد تحقیر و تبعیض و ضد تمامیت خواهی و استبداد تعریف شد.
در سال بعد در آبان ۹۸ که آیان خونین نام گرفت. در ۲۴ آبان پس از سهمیه بندی بنزین و افزایش ۲۰۰ درصدی قیمت بنزین آغاز شد. عمدتاً در محلات کارگری و فقیر نشین متمرکز و ابتدا مسالمت آمیز بود، ولی بعد نظام و مسئولین را هدف قرار داد و به ۲۹ استان و صدها شهر دستخوش ناآرامی شد تلفن و اینترنت قطع شد، کشته شدگان رسماً ۲۰۰ نفر اعلام شد، در صورتی که تا ۱۰۰۰ نفر هم گفته شد و هزاران نفر بازداشت شدند. عوامل آن اقتصادی و اجتماعی تشخیص داده شد و گستردگی آن به مراتب بیش از آشوبهای قبل بود که صحبت از ۵۰۰ نقطه در ایران شد. آخرین اعتراض منجر به اغتشاش پائیز ،۱۴۰۱ اولین مشکل دولت ، شد. حدود ۳ ماه طول کشید چون به تازگی اتفاق افتاده و از کم و کیف آن آگاهی وجود دارد به آن ورود جزئی نمیکنم در هر صورت، از نظر زمان طولانی ترین اعتراض و به روایتی پرکشته ترین از دو طرف بود. آمار رسمی ۵۰۰ نفر کشته بود. تعداد دستگیر شدگان از مرز ۱۵۰۰۰ نفر عبور کرد منجر به احکام اعدام هم شد. ولی دستگیر شدگان به سرعت آزاد شدند و در حد کمتر ۱۰۰۰ نفر رسوب زندان ایجاد شد و هم اکنون فرض به جمع شدن آن است ولی اکثر جامعه شناسان متفق القولند که آتش زیر خاکستر همچنان باقی است. هر چند عفو عمومی رهبری کمک به خاموش شدن آن سیزدهم خواهد کرد.
همان طور که در ابتدا مقاله گفته شد آسیب شناسی دقیق و بدون خودسانسوری برای بررسی این اتفاقات مخصوص آخرین مورد در دولت سیزدهم لازم و جدی است. خودسانسوری به هر روش خیانت است برای اینکه حال مردم خوب شود، مسیر سختی پیش رو داریم که برای حفظ نظام و انقلاب مجبور به موفقیت عملیاتی آن هستیم. مشخص است که مسائل ایران احتیاج به گفت و گو دارد. البته با آداب واقعی آنکه در مقالات قبلی به آن اشاره شد. لذا تکرار نمی شود چراکه در زمانی زندگی می کنیم که حیاط خلوت نظام و مسئولان جمع و جورتر میشود و روش و دلایل تصمیم گیری ها را نمی توان از مردم پنهان کرد و باید همه مردم را خودی فرض کرد و غیر خودی نباید داشته باشیم. انتظار از پاسخگویی مسئولان روزبه روز بیشتر می شود. صداهای پرسشگر بلند تر می شود، چرا که مردم نگران امنیت خود از هر نظر هستند. حتی یکی از دلایل تورم را می توان همین حس عدم امنیت دانست. لذا باید به سمت گفت و گو ملی برای از بین بردن کدورت ها و تقویت همبستگی ملی پیش برد. گفت و گو باید در سطوح مختلف شکل گیرد، از جمله دولت با جامعه و البته نخبگان و احزاب و جریانهای سیاسی که توان موجود را صرف همگرایی به جای واگرایی کنند و امکان استفاده از ظرفیتها فراهم شود.درک مشترک از نقطه ضعف ها و فرصتها و تهدیدها مهم است.
دولت باید با جامعه از سیاستمدارای اجتماعی استفاده نماید، چراکه تنشها به حد اعلا رسیده است و احتیاج به زندگی مسالمت آمیز در کنار یکدیگر داریم. مدارا کردن با مردم و گروههای اجتماعی از هر قوم و مذهب و زبان بدین معنی است که با مهربانی، ملایمت و دور از افراط زمینه های ایجاد سوء تفاهم و اختلاف را از بین ببرد، به حقوق شهروندی، احترام ویژه گذاشته شود. آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است، با دوستان مروت با دشمنان مدارا نگذاریم افراطیون جامعه را ملتهب کنند. عفو پدرانه رهبری از این نوع است، ولی اینکه از همه بخواهند توبه و غلط نامه امضاء کنند صحیح نیست!
اما موضوع زنان و اعتراض اخیر نیز احتیاج به تحلیل دارد. چراکه به نظر بخشی از جامعه بانوان به وضعیت اجتماع و فرهنگ خود انتقاد دارند و احساس می کنند که به جامعه مورد انتظار خود نرسیده اند. لازم است بررسی شود که کجا افراط شده و کجا تفریط که این وضع را میبینیم نتایج کنکور و مدارک دانشگاهی و کسب و کار نشان میدهد که جامعه زنان در زمینه آموزش و کار و شغل پیشرفت جدی کرده اند و از مردان جلو افتاده اند و قابل تحسین است البته بعضی این پیشرفت را نیز نمیمسندند و گوشه و کنار با گفتار افراطی جامعه زنان تحصیل کرده را ملتهب می کنند و آن را تهدیدی برای جامعه فرض میکنند. این قشر تحصیل کرده دیگر مثل سابق مطیع بدون چون و چرای هر دستور غیر عقلانی نخواهند بود ولی متاسفانه دیده میشود، همان گونه بعضاً افراطیون به یکدست کردن سیاست فکر و عمل میکنند با این قشر نیز برخورد سلبی دارند. متاسفانه به رغم اینکه جواب هم نمیگیرند در همه زمینه ها باز رفتار غیر عقلانی خود را ادامه می دهند و بعضا در حاکمیت هم از آنها حمایت ویژه می شود. این هم روشن است؛ کم کم گروه کثیری اعتماد خود را به نظام اسلامی و حتی این از دست می دهند و به همه موارد به دیده شک نگاه میکنند و باید توجه داشت که مردم و اعتماد آنها به نظام و دین نباید با تحرکات افراطی و خارج از اعتدال بعضی مخدوش و نظام اسلامی برای نسلهای بعدی باقی نماند. در نهایت باید توجه داشت که نسل جدید ۶۰ میلیون به صورت مستقیم خاطره ای از رژیم پهلوی که همیشه در کابوس انقلاب بسر میبرد ندارد. اگر هم اطلاعی کسب کرده اند با واسطه بوده است و با تبلیغات غیر واقعی و افراطی باعث دلزدگی نشویم. باید قبول کنیم که جمهوری اسلامی فقط میتواند با واژه استقلال و آزادی در دل نسل نو بنشیند. با بدگونی از گذشتگان قبل و بعد از انقلاب و با لفظ بانیان وضع موجود نمی توان دل مردم را به دست آورد. بلکه نظام صدمه می خورد. آزادی در ذهن نسل نو با آنچه از نظر عرفان قدما و فقها به آن اعتقاد داشتند که آزاد شدن از قیود انسانی است فرق میکند و استقلال هم امروز در مقابل استعمار از هر نوع چه شرقی و چه غربی معنی پیدا میکند اگر چه این کلمه هم درست تبیین و عمل نمی شود. جمهوری اسلامی هم به معنی امروزی آن معنی پیدا می کنند که قطعاً خارج از جمهوری فقه است و به معنی شهروند آزاد بر اساس قوانین عقلانی و دموکراسی است و نه رعیت انقلاب اسلامی باید به سبک امروزی آن تحلیل و اجرا شود. قرار بوده است فقه شیعه پویا باشد نه خمود.
ختم کلام با اجرای دقیق قانون اساسی باید توجه داشت که قانون اساسی اولیه ۱۰ سال بعد از انقلاب با دستور و اجازه امام خمینی بازنگری آن شروع شد و هم اکنون وارد سالگی آن می شود. به نظر مناسب است با دستور مقام معظم رهبری تیمی برای بازنگری تعیین شود، تا اساس حکمرانی نو در گام دوم انقلاب شود. قانون اساسی در اصل ۱۷۷ بازنگری خود را پیش بینی و راهکار آن را مشخص کرده است. اگر به قانون اساسی عمل نشود و بی اعتنایی شود، دیگران به هر شکل و زوری که بتوانند کار خود را می کنند و این می شود ورق زدن تاریخ برگشت به اقتصاد جهانی و سیاست جهانی همراه با تعامل هم می تواند با برجام و البته FATF حل کرد و چون مقاله طولانی می شود به آن نمی پردازم.