- اخبار حزب
- بازدید: 612
مبحث سازهای بخش کوچکی از مقوله مقابله با سیلاب است
بیستوچهارمین جلسه از سلسله جلسات دیالوگ عصر پنجشنبه تحت عنوان «سالِ سیل» به همت کانون جوانان حزب کارگزاران سازندگی ایران-خراسان رضوی در محل دفتر مرکزی حزب استان در مشهد، برگزار گردید. در این نشست که هدف از آن گفتگویی پیرامون دلایل و پیامدهای بحران جاری شدن سیل در سراسر ایران بود جمعی از اعضا و هواداران حزب و علاقهمندان به این حوزه گردهم آمدند.
در ابتدای این نشست دکتر کامران داوری، عضو هیاتعلمی گروه گروه علومومهندسی آب دانشگاه فردوسی مشهد، گفت:
سیل اخیر در واقع ما را به وضعیتی رساند که وضعیت خردگرایی موجود در مدیریت کشور را به بوته آزمایش بکشانیم و دریابیم که در مواقع حاد، چگونه عمل میکنیم. بایستی محکی به خودمان بزنیم و ببینیم که تا چه حد توانستیم از پس مشکلات عبور کنیم و بر موانع فائق آییم؟ همه ما میدانیم که حادثه بزرگی رخ داد و در پی آن نیز، خساراتی به بار آمد اما همچنان تحلیل درستی از علت وارد آمدن خسارات صورت نگرفته است. مبحثی در علوم مهندسی با نام مهندسی تفحصی وجود دارد که هدف آن مطالعه و بررسی علل رخ دادن حوادث مرتبط با علوم مهندسی است. گاهی قضات برای بررسی پروندههای مرتبط با علوم مهندسی، از متخصصان این حوزه سود میجویند. سیل اخیر نیز در این چارچوب میگنجد و بایستی مشخص میشد که اشکال کار کجا بود اما همه به نحو جمعی، فضای مجازی را مورد هجوم قرار دادیم و با علم ناقص و اتکا به شایعات، بیشتر فضا را گلآلود کردیم.
من قصد دارم که مسأله را از چند زاویه مورد بررسی قرار بدهم. زاویه نخست آن است که چه رفتاری بایستی به هنگام وقوع سیل اتخاذ کرد؟ آیا بایستی با سیلاب مقابله کرد؟ در خصوص رخ دادن سیل، مبحث سازهای در علوم مهندسی وجود دارد که بخش کوچکی از مقوله مقابله با سیلاب است. سازههایی میتوانند به کاهش موج تخریب سیل کمک کنند اما این مسئله بسته به میزان قدرت سیلاب نیز دارد. مولفه دیگر در خصوص سازهها آن است که میزان ریسک در مورد خسارت بلایای طبیعی در نحوه اختصاص بودجه اثرگذار است. چرا که بودجه و اختصاص منابع به ساخت سازهها، هزینهکرد فعلی است اما خسارات ناشی از بالایا، یک احتمال است که همچنان به وقوع نپیوسته است. از این مفاهیم، علم اقتصاد در کنار مهندسی آب، به این نتیجه رسیدهاند که مقابله با سیلاب از طریق سازهها، تنها در محدوده ریسک 100 سال کارایی دارد. در خصوص سازههای مقاوم در برابر سیلاب، تنها برخی از پدیدهها با دوره بازگشت نادر در نظر گرفته میشود که مهمترین آن نیز، سرریز آب از سدها و به خصوص سدهای خاکی است. اگر نتوان از فشار آب پشت سد با سرریز کاست، ممکن است که سد بشکند و آن وقت حجم عظیمی از آب ذخیرهشده نیز رها گشته و این رهاشدن ناخودآگاه،میتواندت مرگومیر به همراه داشته باشد. در واقع اغین حادثه را سیل حداکثر محتمل میگویند. به طور مثال، سد کرخه سرریزی با دبی 18 هزار و 500 متر مکعب بر ثانیه دارد که رقمی وحشتناک است میتواند یک زمین 1800 متری را در عرض یک ثانیه تا ارتفاع 10 متر، غرق در آب کند. در خصوص سیل اخیر بایستی بیان کرد که از جهاتی با یک پدیده نادر روبهرو بودیم؛ چرا که دوره بارش طولانی بود. اگر در طول تاریخ کشور، این حجم از بارش و یا روانآب در طول دو هفته هیچگاه رخ نداده است. از سوی دیگر، تمامی سازهها و یا سدهای ساخته شده در کشور، در پاییندست قرار داشته و سیل از بالادست آغاز شده بود. ضعف اصلی در حقیقت در بالادست بوده و آن که ضعف در پوششهای گیاهی از سرعت آب نکاست.
مسئله دیگر آنکه، مقوله پهنهسازی میتواند به کشورها در کنترل سیلاب کمک کند. مجموعه قوانین مرتبط با پهنهسازی در سه حالت اجباری، اختیاری و تحت پوشش بیمه به اجرا در میآید. در حالت کلی، سه فرض سیلاب با دوره بازگشت 25 ساله، 50 ساله و 100 ساله در نظر گرفته میشود. در محدوده متعلق به دوره بازگشت 25 ساله، کسی حق ساختوساز ندارد. در حریم سیلاب با دوره بازگشت 50 ساله، میتوان زراعت مسطح انجام داد که در هنگام سیلاب، مانعی در برابر آب نباشد و در حریم سیلاب با دوره بازگشت 100 ساله نیز، میتوان ساختوساز انجام داد اما اجازه تاسیس مدرسه و یا سینما وجود ندارد. بیمه نیز در این زمینه به کمک میآید و در پارهای از کشورها نیز حضور آن احباری است. بحث بیمه آن نیست که هنگام وارد آمدن خسارت، ورود کرده و خسارت را بپردازد بلک وظیفه اصلی آن است که خسارت رفتار نامعقول مرا دریافت کند. پس از آن نیز مقررات ساختمانسازی، برنامههای هشدار سریع سیلاب و از همه مهمتر نیز برنامهریزی جهت تخلیه منطقه است. اسین مئبه بسیار حائز اهمیت است و هنگامی که طبق پیشبینیها دریافته شد که اوضاع بحرانی است، بایستی از 3 روز قبل به هشدارپراکنی پرداخت و مردم منطقه را از وقوع حادثه باخبر ساخت. زمانی که احتمال وقوع حادثه بیشتر شد، به مردم منطقه اعلام کرد که وسایل لازم برای زندگی یک هفته خود را تدارک ببینند. سپس در لحظات آخر نیز، معبر خروجی از شهر را بیان کنیم. وانگهی پس از طی این مراحل، به مقوله ذخیرهسازی و ساخت سد میرسیم. این اقدامات بر عهده حاکم رسمی هر منطقه، اعم از دولت محلی و دولت ملی است و برخی اقدامات نیز بر عهده شهروندان است. از جمله این اقدامات، پادسیلسازی است که از سال 94، وزارت نیرو اقدام به تدوین استانداردهای آن کرده است اما آیا به اطلاع شهروندان به عنوان عاملان اجرایی آن رسیده است؟ در زمینه استانداردهای ساختمانسازی بسیار سختگیر هستیم اما این اقدام در خصوص مباحث مرتبط با آب صورت نگرفته است. بسیاری از مردم خبر ندارند که چنین استانداردهایی وجود دارند. بنابراین، اقدامات مختلفی در مورد مقابله با سیل وجود دارد و تنها یک اقدام آن، سدسازی و سازه است. با وجود انجام تمامی این اقامات، ممکن است که با وقوع سیلاب، همچنان شاهد خسارات فراوان باشیم. چرا که به هر روی، طبیعت از قدرت بیشتری نسبه به انسان برخوردار است و نمیتوان آن را تحت سیطره خود درآورد. در خصوص مواردی که برشمردم، در دنیا اقدامات بسیاری صورت گرفته است و برای هر کدام از راههای کنترل آن نیز، تحقیقات صورت گرفته و راهکارهای مناسبی ارائه شده است.
نکته دیگر آن که در ایران سازمانی به نام مدیریت بحران وجود دارد که دارای دستورالعملهای فراوانی در خصوص نحوه تعامل با بحرانهای طبیعی است. در خصوص نحوه برخورد با سیلاب نیز دستورالعملهایی وجود دارد که چندان تفاوتی با آن چه که در دنیا ارائه شده است، تفاوت محسوسی ندارد. اشکال عمده در این مسئله آن است که سازمان مدیریت بحران، فاقد همگرایی لازم برای مدیریت حوادث اینچنینی است.
اما در هر صورت، در خصوص سیلابهایی با دوره بازگشت نادر چندان نمیتوان از افقدامات تقابلی سخن گفت؛ چرا که پیشبینی این قبیل پدیدهها بسیار سخت است. در خصوص حوادث اخیر نیز میتوان چنین بیان کرد. بارش به مدت طولانی دو هفته و درگیر شدن 25 استان کشور، همه و همه نشان از آن دارد که با پدیدهای نادر روبهرو بودیم. در واقع از منظر اقتصادی، به سیلابهایی با دره بازگشت بیشتر از 100 سال توجهی نداریم. اما آنچه که اکنون در کشور به صورت یک معضل هویدا شده است، ناهماهنگی میان نهادهای اجرایی در مقوله مقابله با سیل است. مشاهده کردیم که سیلاب، بدل به صحنهای برای تبلیغات و نمایش شد تا اقدام موثر. در دو حالت در کشور، مدیریت از سیستم عادی خراج میشود؛ نخست در مواقع بحرانی است و سازمان مدیریت بحران با ساختار قانونی مستحکم از اقدام باز میماند. قدرت سازمان مدیریت بحران در این حدود است که تمرد از دستور سازمان، جلب و دستگیری فوری را در پی خواهد داشت. حالت دوم هم مرتبط با اعلام حکومت نظامی است که بحث مشخصی است.
به نظر من، سیلاب اخیر بایستی سبب آن شود که در خصوص خردورزی در جامعه ایران به بحث و گفتوگو بنشینیم و به طور خاص در خصوص نهادهای مهمی مانند دانشگاه که در زمینه اعتلای خرد در جامعه، کوشش بسیار دارند، بیاندیشیم. به نظر من، دانشگاه، در ابتدا بایستی از ابعاد حادثه اطلاع درستی در دست داشته باشد. خواه علت حادثه و خواه میزان خسارت باشد. نکته دوم آنکه سپس به بررسی خلاء های قوانین و اقدامات طراحیشده بپردازیم. بررسی کنیم که در چه مواقعی درست عمل نکردیم و از این حوادث عبرت بگیریم. سوم آنکه برای جاانداختن دستاورد دانشگاه، پا به میدان سیاستگذاری بگذاریم و این یافتهها را دستاویزی برای بهبود رویهها قرار دهیم تا حوادث اینچنینی تکرار نشود، هرچند قرار بر این نیست که همه سیبلابها کنترل شوند.
جان کلام آنکه سیلاب اخیر، یک استثنا در سالهای اخیر بوده است و هر نوع سازهای که ساخته میشد، نمیتوانست از وقوع آن جلوگیری کند. بحث دوم آنکه در مدیریت بحران در کشور، که منظور من صرفا مدیریت دار هنگام سیل نیست و از هماکنون پس از سیل آغاز شده است، بایستی تجدید نظر صورت بگیرد. به طور مثال، بیمههای مرتبط با سیلاب در کشور اجباری شود. بایستی در نظر گرفت که دولت نبایستی اقدام به بازسازی خسارات کرد. دولت در هنگام حادثه بایستی ورود کند و کمکهای عاجل و ضروری را انجام دهد تا اوضاع مردم از حالت بحرانی خارج شود. اگر دولت اقدام به بازسازی تمامی ساختمانها کند، آن ساختمانهایی که غیرمجاز نیز ساخته شدهاند و از قانون پیروی نکردند نیز شامل میشود. نبایستی دولت دست به این اقدام بزند و هر کس باید جور رفتار خود را بکشد. دولت بایستی وظایف خود را به دیگر نهادها واگذار کند و کار مردم را به عهده مردم بگذارد.