- یادداشت
- بازدید: 10
یادداشت نوید حسینیون در روزنامه سازندگی پیرامون کنسل شدن کنسرت خیابانی همایون شجریان
راهحلهای ویترینی
اجرای کنسرت خیابانی نه دستاورد است و نه چالش سیاسی
به قلم؛ نوید حسینیون؛ عضو شورای استان خراسان رضوی حزب کارگزاران سازندگی ایران
فرانسیس فوکویاما، متفکر و نظریهپرداز ژاپنی- آمریکایی تعریفی دقیق از ظرفیت (توانایی) دولت دارد. فوکویاما قدرت دولت را نه بر مبنای اندازه بلکه بر مبنای «ظرفیت نهادی» و «توانایی اعمال تصمیمات» تعریف میکند. با انتشار خبر برگزاری موسیقی خیابانی همایون شجریان در روز ۱۴ شهریور، همانطور که قابل پیشبینی بود، مخالفین و موافقین شروع به صفبندیهای مرسوم خود کردند. اولین واکنش از طرف مخالفین داخلی دولت و محافظهکاران سیاسی مخالف دولت بود. آنان با وجود مشکلات معیشتی و اقتصادی همچنین درگیری شدید دو ماه گذشته بین ایران و اسرائیل، دولت را متهم به بیبرنامگی و عدم درک شرایط موجود کردند و کوشیدند، برنامههای دولت پزشکیان را در مقابل مشکلات معیشتی مردم قرار دهند. بدیهی است که نیروهای اصولگرا یا جریان موسوم به پایداری که همواره سعی میکنند در مراسمات خاص سیاسی و مذهبی، طرفداران خود را به عرصه عمومی و خیابان بکشانند، مخالف حضور شهروندان ایران با هر سبک زندگی متفاوت در خیابان باشند.
آنان همواره تلاش کردهاند، مردم را در طیف مورد علاقه خود تعریف کنند و هرگونه تفاوت را از پایه منکر و سانسور کنند و با تعریف سیستمهایی مانند گشت ارشاد در دهههای مختلف کوشیدهاند این حضور و شرایط مشابه را محدود و سرکوب کنند.دسته دوم مخالفین، طیفی از نیروهای سیاسی هستند که یک سر آن به براندازان خارجی میرسد. این گروه با حمله اسرائیل، منتظر از هم پاشیدن ساختار اجتماعی ایران بودند تا پس از آن بتوانند تأثیر نهایی خود را بگذارند. آنان همواره چه در دوران جنگ ایران و اسرائیل و چه قبل از آن، مردم را به حضور اعتراضی همراه با درگیری خشن در خیابانها دعوت میکردند. طبیعی است که هرچه درگیری خشنتر و پر برخوردتر باشد برای این طیف دلچسبتر است. بنابراین حضور پر تعداد مردم این بار به صورت مسالمتآمیز و برای رویدادی هنری برایشان خوشایند نبود. اما طیفی از مخالفین که جدیترین آنها در داخل کشور فعالیت میکنند از تحریمکنندگان انتخابات سال قبل نیز بودند. این گروه پس از صحبتها و ارسال پالسهایی از طرف افراد مختلف در حاکمیت، بهخصوص پس از جنگ نابرابر ایران و اسرائیل، مبنی بر شنیده شدن صدای مردم و تحریمکنندگان انتخابات در انتظار برنامهای شفافتر، واضحتر و ساختاریتر بودند. آنان معتقدند برگزاری یک کنسرت، آن هم با اما و اگرهای زیاد، پاسخگوی مسائل زیربنایی و جدیتر جامعه نیست و در بهترین حالت، همان شیوه گفتاردرمانی سابق است و سودی برای حال امروز جامعه ندارد. خانم مهاجرانی، سخنگوی دولت در صحبتی عجیب اظهار کرد: برگزار نشدن کنسرت همایون شجریان دلایلی داشت که در اختیار دولت نبود! او گفت: «متأسفانه به دلایلی که خارج از اراده دولت بود این برنامه به نتیجه نرسید. ما میدانیم این موضوع سبب ناراحتی و دلسردی بسیاری از هموطنان شد». برگزاری کنسرت خیابانی در سایر کشورها مدتهاست که تبدیل به یک برنامه روتین و معمولی شده است. اجرای آن نه دستاوردی فوقالعاده محسوب میشود و نه چالشی سیاسی؛ شهروندان بنا به علاقمندی خود در آن شرکت میکنند. بیتردید هر زن و مرد هنرمندی حق دارد، برنامه هنری خود را ارائه دهد و مخاطبین نیز باید آزادانه بتوانند همه سلایق هنری را بشنوند و قضاوت کنند. نکته حائز اهمیت، اخذ صدور مجوز از بخش سخت تصمیمگیر امنیتی حاکمیت بود که توانسته به این اعتماد بهنفس برسد که حضور طیفهای مختلف مردم در خیابان باعث تقویت چارچوبهای جامعه و انسجام ملی میشود و زیست مسالمتآمیزتری در جامعه به وجود میآید. اما با منتفی شدن برگزاری کنسرت به دلایل متعدد مشخص شد هنوز در ساختار رسمی کشور، جمعبندی مشخص و دقیقی برای چنین مراسماتی وجود ندارد و هرگونه فعالیت اجتماعی خارج از تعریف رسمی پذیرفته نمیشود. بدون شک اگر این کنسرت نیز اجرا میشد به معنای تغییرات گسترده و سریع در نگاه جریانهای تصمیمگیر کشور نبود و از سوی تحلیلگران و مردم با شک و تردید نگریسته میشد. با این حال میتوانست، گامی مهم برای رفع امنیتیزدایی از عرصه هنر و مناسبات اجتماعی باشد. اکنون اما با لغو مجوز، دوباره موضوع مهم ظرفیت حکمرانی در جامعه مطرح میشود؛ ظرفیتی که تکلیفش با خودش مشخص نیست و با وجود اجماع نظری در زمان بحران بر لزوم تغییرات در عمل دچار لنگش شده و باعث سرخوردگی گسترده در جامعه میشود. در چنین شرایطی با وجود مسائل بسیار مهم و اساسی که نیازمند تصمیمات سخت و جدی است این عدم برگزاری نشان داد راهحلهای ویترینی و سادهسازی شده، نمیتواند میانبری برای حل مشکلات باشد. هرچند طرحهایی مانند برگزاری کنسرت عمومی یا صدور گواهینامه موتورسواری بانوان ضروری و ارزشمند است اما ظرفیت دولت (حکمران) برای حل مسائل همچنان پایین و ناقص است و با وجود نیاز به تحول هنوز قادر نیست، تغییرات بنیادین در حوزههایی چون عدم دخالت در انتخابات تشکلهای صنفی و مدنی، عدم دخالت در اقتصاد، رفع سانسور و هزاران مسالهای که تاکنون ارادهای برای حل آن نبوده، ایجاد کند.