مقاله ها
- اخبار خراسان رضوی
- بازدید: 445
اتاق رئیسمحور اداره میشود
بیستویکمین جلسه از سلسله جلسات دیالوگ عصر پنجشنبه تحت عنوان «اتاق فرمان» به همت کانون جوانان حزب کارگزاران سازندگی ایران-خراسان رضوی در محل دفتر مرکزی حزب استان در مشهد، برگزار گردید. در این نشست که هدف از آن گفتگویی پيرامون انتخابات اتاق بازرگانى و نقش اين نهاد در شرايط تحريم بود جمعی از اعضا و هواداران حزب و علاقهمندان به مسائل اقتصادی گردهم آمدند.
در ابتدای این نشست مهندس حسن حسینی، رئیس خانه صنعت، معدن و تجارت خراسان رضوی و نائبرئیس اتاق بازرگانی استان در پاسخ به سوال «چشمانداز شما از یک اتاق بازرگانی مطلوب چیست و برای آینده چه اهدفی برای اتاق بازرگانی متصور هستید» گفت:
پیش از اینکه به پرسش مطرحشده پاسخ بگویم، بایستی به این موضوع پرداخت که چرا اتاق بازرگانی ایجاد شده است. هر آنچه که در جامعه شکل میگیرد، متناسب با نیازهای آن جامعه است. سیر ایجاد اتاق بازرگانی چندان همانند نحوه ایجاد سایر نهادهای دولتی نبود. اتاق بازرگانی در حدود 100 سال پیش به ابتکار و همت بازرگانی به اسم «امینالضرب» ایجاد شده است. بازرگانان وقت ایران، تشخیص میدهند که یک تشکل غیرحاکمیتی بایستی برای حمایت از منافع تجار ایجاد شود. تاکید بر غیردولتی و غیر حاکمیتی آن از این رو بود که تمامی نهادهای وقت، جزئی از دیوانسالاری حاکمیت بوده است.
اتاق بازرگانی با وظایف مشخصی تاسیس شده بود. در آن زمان تکلیف اتاق بازرگانی بر آن بود که مراودات تجار ایرانی با تجارخارجی را روان کند. این اتفاق مانند یک اصل در اتاق بازرگانی وقت بوده است و همچنان نیز در اتاق بازرگانی ماندگار است. در طول فراز و نشیبهایی که رخ داده است، اتاق بازرگانی نیز دچار تغییر شده است. جامعه ما در آن زمان یک جامعه بازرگانیمآب بوده و بیشتر اقتصاد شبانی و کشاورزی بر آن حاکم بوده است. با رخ دادن انقلاب صنعتی و موج صنعتیشدن کشورها، ایران نیز از این موج بیبهره نماند. پس از شکلگیری پایههای صنعت، بازرگانان علاوه بر مسئله تجارت محصولات کشاورزی، به عرصه کالاهای صنعتی نیز ورود پیدا کرده و اتاق بازرگانی بدل به «اتاق بازرگانی و تجارت» شد. اندک اندک و به مرور زمان، معادن نیز یافت شدند و پسوند «معدن» نیز به نام اتاق بازرگانی اضافه شد. در چند سال گذشته و با توجه به اقلیم ایران که مناسب کشاورزی است، بخش کشاورزی نیز به اتاق ورود پیدا میکند.
اکنون اتاق در جایگاهی قرار گرفته است که از آن به عنوان پارلمان بخش خصوصی از آن یاد میشود و در تصمیمگیری سه قوه اثرگذار است؛ چرا که از وظایف ذاتی اتاق بازرگانی محسوب میشود و اتاق در حقیقت مشاور امینی برای سه قوای کشور محسوب میشود. اگر تمام کارگروههای اقتصادی را مورد بررسی قرار دهید، مشاهده میکنید که حتما یک نماینده از اتاق بازرگانی بایستی در این کارگروه حضور داشته باشد. در حقیقت اتاق بایستی مطالبات خود را از حاکمیت به معنای تمامی قوا انجام دهد.
در وهله نخست، اگر یک اتاق مطالبهگر داشته باشیم، خود این مسئله میتواند چالشهای بخش خصوصی را برطرف سازد. امکان ندارد که کشور به توسعه اقتصادی دست یابد بدون آنکه بخش خصوصی توانمندی وجود داشته باشد. این مسئله اکنون در دنیا ثابتشده است و سالهای سال اقتصاد بستهای مانند کشورهای بلوک شرق را تجربه کردیم. اگر زمره اقتصادهای بسته دنیا را تحت نظر بگریم، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، شاهد آن هستیم که کشوری نظیر چین اکنون از آن دوران اقتصاد بسته گذار کرده و اکنون بدل به یک اقتصاد بزرگ جهانی شده است. علت اصلی این پیشرفت، در حقیقت ریشه در توانمند بودن بخش خصوصی دارد.
در کشورهایی که دارای بخش خصوصی توانمند شدند، این گونه نبوده که دستگاههای حاکمیتی به طور رایگان فضا را دراختیار بخش خصوصی قرار داده باشند. پارهای از مسائل و مشکلات مربوط به حوزه اقتصاد بوده است. اگر در اروپا نیز نحوه توانمندسازی بخش خصوصی را مد نظر قرار دهید، دوران رنسانس و انقلاب صنعتی به قدرت گرفتن بخش خصوصی کمک کرده است. اما در ایران این رخدادها صورت نگرفته است و همچنان 80 درصد اقتصاد ایران، در دست دولت است اما این بخشها بایستی به چه کسانی واگذار شوند؟ وقتی که مدیران اقتصاد دولتی حاضر نیستند حتی یک بخش اقتصادی کوچک را به بخش خصوصی واگذار نمیکنند، در آن صورت انتظار میرود که بخش خصوصی شرکتهای بزرگی مانند صنایع خودروسازی کشور را در دست بگیرد.
اما در این وهله، هنر بخش خصوصی نمایان میشود. در عین حال که مشکلاتی از سوی دولت برای بخش خصوصی وجود دارد اما بخش خصوصی بایستی چالاک باشد. تنها در ایران اتاق بازرگانی وجود ندارد و این نهاد در اکثر کشورهای جهان وجود دارد. در وهله نخست، حاکمیت بایستی وجود اتاق بازرگانی را بپذیرد. این پذیرش از سوی دولت به سادگی صورت نخواهد گرفت. در سالهای اخیر مشاهده کردیم که دولت بسیار بزرگ شده است. حجیم شدن دولت ریشه در آن دارد که اقتصاد بخش خصوصی ایران نسبت به دوران پیشاپیروزی انقلاب اسلامی تضعیف شده است. دولتی روی کار میآید که تفکر آن نسبت به بخش خصوصی چندان مثبت نبوده و توانمندی بخش خصوصی را در تقابل با اقتدار خویش بر جامعه میدید. در همان اوایل انقلاب، بحث سازمان صنایع ملی ایران پیش آمد و اکنون میزان خسارت این سازمان بر صنایع ایران واضح و مبرهن است. شرکتهایی همانند داروگر و ارج که دارای برند ملی بودند اما اکنون دچار چه وضعیتی هستند؟ کسی از آنها خبر دارد؟ چرا داروگر و سایر برندهای ملی ایرانی از بین رفته است؟ اکنون نمیتوان شرکتی با برندی به قدمت 50 سال در ایران نام برد اما چنین اتفاقی در شرکتهای بزرگ جهانی همانند بنز و زیمنس آلمان رخ نداده است. علت آن است که تشکل منسجمی در بخش خصوصی وجود نداشته که بتواند از برندهای ملی دفاع کند، چرا که وظیفه تشکلهای بخش خصوصی در سایر کشورها انجام این مهم است. یک برند ملی ما در حال از بین رفتن است اما برای تشکلهای ما فرق چندانی وجود ندارد. یک اتاق بازرگانی خوب، بایستی حافظ منافع برندهای ملی خود باشد. در اتاق بازرگانی پاریس، شاهد حفاظت از منافع برندهای ملی هستیم و حتی بابت این موضوع به چالش با حاکمیت پرداخته است.
یک اتاق مطلوب بایستی مطالبهگر باشد، شفاف باشد و منحصر به قشری خاص نباشد. اکنون مسئله قشری بودن اتاق بازرگانی موجبات ایجاد رانتهایی برای گروهی خاص را فراهم کرده است. اتاق بایستی برای همه گروهها باشد.
با توجه به شرایطی که برشمردید، راهبرد شما برای دور آتی اتاق بازرگانی چیست و افرادی که برای دور آینده اتاق بازرگانی انتخاب میشوند، بایستی چه راهبردی را اتخاذ کنند؟
ما شاهد آن بودیم که در دولت دوم آقای احمدینژاد، قانونی به نام بهبود فضای کسبوکار در مجلس به تصویب رسید. این قانون بسیار قانون خوبی است، در ضمن آن که ما قوانین دیگری برای حفاظت از کسبوکار و سرمایهگذاری سالم در ایران داریم؛ اما تا چه حدی توانستیم از ظرفیتهای قانون بهبود فضای کسبوکار استفاده کنیم. در دولت آقای احمدینژاد این قانون هیچگاه ابلاغ نشد. در دولت آقای روحانی بیشتر از بیست درصد قانون اجرایی نشده است. بایستی در بخش خصوصی اجرای قانون مذکور را مطالبه کنیم. اجرای قانون که مشکلزا نیست؟ قوه مقننه قانون تصویب کرده و قوه مجریه وظیفه اجرای آن را بر عهده دارد. بخش کوچکی از این قانون که در حال اجرا شدن است و در استان خراسان رضوی نیز اثر مطلوبی داشته است، تشکیل شورای گفتوگو دولت با بخش خصوصی است. اثر مطلوب این شورا بسیار چشمگیر است و مشکلاتی در استان از طریق کانال این شورا حلوفصل شده است.
وقتی یک قانون با اثرات مثبتی وجود دارد، چرا دولت این قانون را به صورت تمام و کمال اجرا نمیکند؟ یکی از مباحثی که در این قانون پیشبینی شده است، دولت موظف است که هر تصمیم اقتصادی که قصد اتخاذ آن را دارد، بایستی با بخش خصوصی مشورت شود. من شاهد اجرا شدن این مبحث در فضای فعلی کشور نیستم.
نمیخواهم بگویم که تغییرات فراوانی در اتاق ایجاد خواهم کرد، چرا که کشور قوانینی دارد و بایستی ایدهآلهای ذهنی را در فضای اجرایی در نظر گرفت. اتاق فعلی نیز پیشنهادها و مطالبات خوبی داشته اما بایستی در نظر گرفت که دولت تا چه حد این پیشنهادها را اجرا کرده است. برداشت من در حال حاضر آن است که در اتاق، مسئولیتگردانی در حال رخ دادن است. اگر از من پرسیده شود که امروز در اتاق چه کردهای، نمیتوانم تنها بگویم که نامهای به استانداری نوشتهام. ارائه پیشنهاد نیازمند رایزنی و پیگیری و لابی است تا به مرحله اجرا برسد. بحث لابیگری در تمام جهان مبحثی عادی است. من شاهد آن هستم که اتاق ایران ارتباط خوبی با نمایندگان کشور دارد اما چنین مسئلهای در خصوص اتاق مشهد مطرح نیست.
یکی از اضلاع مثلث اقتصادی که توسط استاندار ترسیم شده، مجلس است؛ بنابراین میتوان از ظرفیت نمایندگان مجلس در جهت توسعه اقتصادی سود برد. ما اتاق را در عین حال، یک تشکل سیاسی نمیدانیم. چندان برای ما تفاوتی ندارد که نماینده مورد نظر چه تفکر سیاسی خاصی دارد. مهم آن است که تفکر وی، یک تفکر اقتصادی به نفع مصالح ملی است. از نظر برخی، منافع و مصالح ملی متفاوت است اما از نظر من در حقیقت ایجاد یک سطح رفاه حداقلی برای اعضای جامعه است. اگر بخش خصوصی توانمندی داشته باشیم، میتوان این رفاه حداقلی را با ایجاد شغل تامین کنیم.؛ چرا که دیگر دولت ظرفیت ایجاد بخش خصوصی را ندارد و اشتغال زین پس بایستی توسط بخش خصوصی ایجاد شود و این مهم تنها در صورت مطالبهگری تشکلهای مرتبط با بخش خصوصی صورت خواهد پذیرفت.
از نظر شما، کاندیداها در انتخابات پیش رو اتاق بازرگانی بایستی واجد چه شرایط و ویژگیهایی باشند؟ آیا برنامه و سخن جدیدی در میان کاندیداهای معرفیشده وجود دارد؟
بر همه عیان است که در حقیقت اتاق بازرگانی، یک تشکل ریشهدار و قدیمی و در عین حال با تواناییهای منحصر به فرد است که این مسئله در قانون نیز دیده شده است. هر فردی که به اتاق بازرگانی راه پیدا کند، متناسب با تکالیف محوله به اتاق، امکانات دسترسی بهتری برای وی فراهم میشود. کسی بایستی خود را برای اتاق بازرگانی کاندیدا میکند که توانسته باشد برای حفظ منافع ملی از منافع شخصی خویش گذشته و به انتفاع عمومی کمک کرده است. یک زمانی است که منافع خود و دوستان خویش را مطرح میکنم و آن مسائل حل شود، اما گاهی منافع ملی در تمامی بخشها را مطالبه میکنم. در نتیجه بایستی به دنبال افرادی باشیم که خط قرمز آنها حفظ منافع و مصالح ملی باشد. ویژگی دوم آنکه کسی میتواند در اتاق بازرگانی موفق باشد که به دولت و حاکمیت بدهکاری نداشته باشد؛ به خصوص آنکه بدهکاری بانکی انباشته نداشته باشد و حقوق دولت را به موقع ادا کرده باشد. افرادی که به اتاق بازرگانی یا هر تشکل دیگری راه مییابند، بایستی در راستای منافع ملی گام بردارد و در عمل، رانتی در اختیار دیگران قرار ندهد. همه کسانی که کاندیدا شدهاند، ادعای وارستگی و پاکی دارند اما این جامعه است که در مورد این مسائل تصمیم خواهد گرفت.
یک مشکل اساسی در کشور آن است که بدون نقشه و برنامهای به دنبال تصاحب عنوان هستیم. بایستی تمامی افرادی که خود را برای تصدی در اتاق بازرگانی کاندیدا میکنند، برنامه و راهبردی ارائه دهند و در بخشهای مختلف چه خط مشی عملکردی را دنبال خواهند کرد. یکی از مشکلاتی که شاید در قانون اتاقها موجود باشد، رئیسمحور بودن آن است. در حقیقت اتاق بازرگانی چندان با خرد جمعی سازگاری ندارد. یک روحیاتی بایستی وجود داشته باشد که فرد با خرد جمعی و مشورت سازگاری داشته باشد.
نظر شما در خصوص حرف جدید چیست و بایستی حائز چه ویژگیهایی باشد؟
من در این حوزه مشاهده میکنم که آن مسائلی که بایستی رخ میداده از یک سری مسائل ساده و ابتدایی شروع میشود و به سطوح استانی میرسد. یکی از مسائلی که در اتاقها میتوان آن را پیگیری کرد و دغدغه فعالان اقتصادی را کاهش داد، مسئله اتلاف وقت بخش خصوصی است که همچنان این معضل با دولت رفع و رجوع نشده است. یک مدیر بخش خصوصی ممکن است که در انتظار دیدار با یک مدیر، بخش اعظمی از وقت خویش را تلف کند. غافل از اینکه آن مدیر وظایف گسترده و مهمی در قبال تعدادی از اعضای جامعه دارد. در حقیقت تشکل اتاق بازرگانی بایستی از طریق شورای گفتوگو فرایند دیدار با مدیران دولتی را تسهیل ببخشد. بایستی روابط ما با نمایندگان مجلس و فرمانداران به طور مرتب صورت بگیرد. بایستی از شهرستانها خبر داشته باشیم و بدانیم که چه اتفاقاتی در بخش خصوصی استان در حال رخ دادن است. در استان خراسان رضوی، هم اقلیمهای محیط زیستی و هم قومیتهای مختلفی حضور دارند و بابیستی این مسئله ساماندهی شود. بایستی متناسب با این اقلیمها، صنایعی در استان ایجاد کرد و باید علاوه بر پیشنهاد کردن ساخت این صنایع متناسب با اقلیم در استان، وظیفه ساخت آن را نیز مطالبه کنیم.
یکی از انتقادهایی که به اتاق بازرگانی وارد است آنکه فضایی برای ورود چهرههای جدید به اتاق بازرگانی وجود ندارد و افراد جدیدی که وارد کارزار انتخاباتی شدهاند نیز چندان با استقابل روبهرو نشدهاند. این شرایط به شایعاتی مبنی بر رانتی بودن فضا دامن میزند. پرسش این است که چرا نسل جدید وارد اتاق بازرگانی نشدهاند و همچنان شاهد حضور چهرههای نسبتاً قدیمیتر در کارزار انتخاباتی اتاق بازرگانی هستیم؟
شرایط کاندیدا شدن و رای دادن در اتاق چندان سخت نیست و تمام فعالان اقتصادی به جز عده معدودی از این شرایط برخورداراند و همه میتوانند کاندیدا شوند. اما اینکه چرا یک فعال اقتصادی جوان کاندیدا نشده را من نمیتوانم پاسخگو باشم. شاید آن فعال اقتصادی جوان از فضای اتاق بازرگانی وحشت دارد. در حقیقت پاسخ این سوال را بایستی جوانان پاسخ دهند.
در حقیقت چرا فضای اتاق بازرگانی چندان برای فعالیت جوانان مناسب نیست؟ آیا از کاندیداتوری جوانان در اتاق بازگانی استقابل میشود؟
بله، چرا که کمیسیون جوانان در اتاق بازرگانی تشکیل شده است و یکی از موفقترین کمیسیونهای اتاق بازرگانی و خانه صنعت است. ما اعضای این کمیسیون را تشویق به حضور در انتخابات کردیم اما یک اهرم فشاری برای حضور این افراد در انتخابات وجود ندارد. از سوی دیگر، فعالهای اقتصادی فارغ از سن و سال در انتخابات کاندیدا شدهاند. این مردم هستند که بایستی به کاندیداهای اتاق بازرگانی رای بدهند. منعی وجود ندارد.
به هر روی بایستی یک سری حمایتها از فعالان اقتصادی جوان صورت بگیرد تا برای شرکت در انتخابات ترغیب شوند.
این مبحث به طور تمام صحیح است اما زمانی این انتقاد به ما وارد است که که از ورود جوانان به عرضه انتخابات جلوگیری کنیم. اما ما که چنین کاری را انجام ندادیم. در خانه صنعت و اتاق بازرگانی هر شرایطی که مطالبه جوانان بوده را انجام دادیم. این مبحث مطرح شده در حقیقت تنها مختص به اتاق بازارگانی نیست؛ به طور کلی جوانان ما چندان با امید به جامعه خودشان نگاه نمیکنند و دچار یاس شدهاند. البته حق هم دارند. در بسیاری از نهادها فعالیت جوانان محدود شده است. در صحبت با جوانان دانشجو این یاس وجود دارد و قابل درک است. انگیزه لازم از جوانان گرفته شده است.
در حوزه مشارکت کلی اعضا، چه برنامهای در دست است؟ آیا برنامهای برای تقسیم مناصب میان تمامی افراد و افزایش مشارکت در میان اعضا در دست دارید؟
همانگونه که بیان کردم، اتاق بازرگانی به صورت رئیسمحور اداره میشود و این مسئله بستگی به تفکرات اتاق بازرگانی دارد. آنچه که در خانه صنعت در حال رخ دادن است، چه در سطح استان و چه در سطح کشور، به صورت رئیسمحور اداره نمیگردد. ما در تمام کارگروههای اقتصادی که قرار داریم به استثنای کمیسیونهایی که به ما تکلیف میگردد، نمیتوانم کسی از اعضای ریاست و انجمن به جای دیگری به جلسهای فرستاد. انجمنهای موجود در خانه صنعت، دارای تمام اختیارات ریاست هستند و آنها در خصوص مسائل تخصصی حیطه صنعت و معدن اظهار نظر نهایی را خواهند کرد. یکی از انتقاداتی که شخصا به اتاق وارد میدانم آن است که از تشکلهای اطراف اتاق استفاده لازم صورت نمیگیرد.
به نظر شما چرا اتاق نتوانسته میان تشکلهای خویش یک همگرایی ایجاد کند؟ آیا برای این مسئله در دوره آتی، برنامهای در دستور کار قرار دارد؟
یکی از مباحث مهم در اتاق بازرگانی، ساماندهی تشکلها است. اگر نیاز به یک تشکل باشد، اتاق بازرگانی بایستی این تشکل را ایجاد کند. زمانی که یک تشکل در جامعه وجود دارد، مسئله مهم آن است که تحت چه برندی آن تشکل تاسیس شده است. در این زمینه وظیفه اتاق مطابق قانون آن است که به ساماندهی تشکلها بپردازد. برداشت برخی در اتاق بازرگانی آن است که تشکلهایی مورد حمایت اتاق قرار میگرند که تحت لوای اتاق بازرگانی به ثبت رسیده باشند. اینکه میگویند تشکلها با اتاق بازرگانی دچار مشکل میشوند ناشی از عدم اجرای درست وظایف اتاق در قبال تشکلها است؛ به یک تشکل رسیدگی بیشتر صورت میگیرد و به تشکلی دیگر، رسیدگی کمتر. بایستی موازیکاری در اتاق بازرگانی حذف شود. یکی از انتقادهایی که به دستگاههای دولتی صورت میگیرد آن است که نهادهای موازی در این دستگاهها وجود دارد و امیدواریم که خودمان از این مسئله خودداری کنیم.
یکی از موضوعاتی که در ماههای اخیر بسیار مورد بحث قرار گرفته است، مسئله منع به کارگیری بازنشستگان است. اما این موضوع در بخش خصوصی چندان مطرح نیست و برخی از میدران دولتی که بازنشسته شدهاند، همچنان به فعالیت خود در بخش خصوصی ادامه میدهند. این مسئله پارهای از مشکلات را به وجود میآورد؛ نخست آنکه در مخالفت با روح قانون است، دیگری آنکه انگیزه لازم را در جوانان به وجود نمیآیند و سوم آنکه این افراد با تفکرات دولتی نمیتوانند به پویایی بخش خصوصی کمک کنند. از نظر شما آیا این مسئله با وجود مشکلات متعدد بایستی برطرف گردد؟
من نظر شما را در خصوص حضور مدیران بازنشسته در بخش خصوصی تائید میکنم. اگر اجرای قانون منع به کارگیری بازنشستگان همراه با مزیتهایی بوده، طبعاً معایبی را نیز به همراه داشته است. بحثی است که اگر در موارد دیگر بخواهیم مورد بررسی قرار دهیم، افرادی مسنتر از بازنشستهشدگان فعلی به سبب قانون منع به کارگیری، همچنان در تصمیمگیریهای ملی حضور دارند. اگر در اتاق بازرگانی چند فرد مسن قرار دارد، چندان با روح قانون در تضاد نیست. از سویی بایستی به کادرسازی نیز اهمیت داد. اما من معتقدم که اگر فردی مدت مدیدی در دولت به کار مشغول بوده و تفکر دولتی در وی شکل گرفته باشد، امکان ندارد که در بخش خصوصی موفق شود. نمیتوانید مدیر دولتی موفقی در بخش خصوصی معرفی کنید. مدیر دولتی توانایی خلق اعتبار را ندارد و همواره از اعتبار موجود استفاده کرده است.
یک موضوع دیگر آن است که چرا اتاق مانند بسیار جاهای دیگر که دارای اعضا است و اعضا نیز موظف به پرداخت حق عضویت هستند؛ چرا اتاق بازرگانی مجمع عمومی برگزار نمیکند؟ آیا برای این مسائل برنامهای وجود دارد؟
اول آنکه اتاق به مانند سایر تشکلها نیست که به واسطه یک اساسنامه تشکیل شده باشد. اتاق دارای قانون است، نه فراتر از آن میتوان کاری انجام دهد و نه آنکه کمتر از آن میتواند اقداماتی داشته باشد. قانون این حق را به اتاق داده است که مجمع نداشته باشد و بازرس نیز نداشته باشد. اینها همه اختیاراتی است که قانون به اتاق بازرگانی داده است و از قضا از مشکلات اتاق بازرگانی نیز هست. در مجلس شورای اسلامی، ریاست آن سالانه به رای گذاشته میشود اما در اتاق چنین نیست و یک فرد به مدت چهار سال به ریاست میپردازد. اگر مجمع عمومی برگزار شود، رئیس و اعضای هیئت رئیسه موظف به پاسخگویی میشوند. این مسئله به معنای نقص قانون است. البته بحث هیئت نمایندگان که در استانها وجود دارد، تقریبا کار مجامع عمومی را انجام میدهد اما بایستی مجمع عمومی با شرکت شرکای اجتماعی اتاق برگزار گردد. یکی از برنامههایی که برای دوره آتی آن است که سالی یکبار با حضور همه فعالان اقتصادی، چه عضو اتاق و چه غیر عضو اتاق، مجمع عمومی تشکیل شود. افراد غیرعضو نیز حق بهرهبرداری از اتاق نیز دارند.
چند مبحث در خصوص اتاق بازرگانی وجود دارد که خواستم جویای برنامه شما در خصوص این موارد شوم. مبحث نخست، جوانگرایی است و دیدیم که مدیران دولتی چندان تمایلی به احترام و اجرای قانون نداشتند و اساساً فضایی برای حضور جوانان وجود ندارد. بایستی برای حضور جوانان در نهادها اصلاحات ساختاری صورت بگیرد. از نتایج حضور این افراد در قدرت آن است که جوانان تمایلی برای حضور در آن ساختار پیدا نمیکند. میتوان برای رفع مشکل، پیشنهادهایی نظیر محدودیت تعداد دوره حضور برقرار کرد. از نتایج حضور افراد مسن، میتوان به محافظهکاری ذاتی این افراد اشاره کرد که موجب میشود تشکلها به نهادهایی متملق تبدیل شوند. نکته دیگر آنکه یک بیماری در ساختار دولتی نیز وجود دارد و در بخش خصوصی نیز هویدا شده است و من نام این بیماری را مگاپروژه میگذارم. این نگاه سبب میشود که تنها پروژههای بزرگ اهمیت داشته باشند. نکته آخر آنکه در تشکلها و سازمانهایی که ترکیبی هستند، حوزهای مانند معدن چندان مورد توجه قرار نمیگیرند. چه راهکارهایی برای این مواردی که مطرح شد، در دست دارید؟
نخست، در بحث جوانگرایی بایستی بیان کرد که در حال حاضر نمیتوانم از بافت فعلی اتاق دفاع کنم و من تعیینکننده این موارد نیستم و میتوانم مانند شما یک منتقد باشم. ملاحضه کنید که در خانه صنعت، معدن و تجارت بحث جوانگرایی وجود دارد و مصداق بارز آن رفتن من از این سازمان است. زمانی که انتخابات برگزار میشود، بر اساس رزومه و سابقه انتخاب صورت میگیرد. وظیفه ما آن است که در تشکلها کادرسازی را انجام دهیم و در خانه صنعت نیز این کار را انجام دادیم. در بحث دیگر، تشکلها نیز دارای اثرگذاری است. بنده بیشتر وقت خود را با مدیران دولتی میگذرانم و اخلاقیات آنان بر من تاثیر گذاشته تا مسائل را دولتی نگاه کنم. از سوی دیگر، این واقعیتی است که ما قصد منازعه با دولتیها را نداریم و به دنبال حلوفصل مشکلات از طریق رایزنی و گفتوگو هستیم. میدانیم که پارهای از مشکلات به سبب روابط خارجی جمهوری اسلامی است و میدانیم که چگونه میتوانیم مسئله را حل کنیم اما حل آن در دست ما قرار ندارد. وظیفه ما آن است که مطابق روابط فعلی، کارها را به پیش ببریم. در اینجا ممکن است که به ما خرده بگیرید که این رفتار چندان درست نیست؛ اما بایستی توجه کرد که ما نمیتوانیم وارد این منازعات دولتی و حاکمیتی شویم. در مسئله معدن نیز، من نیز موافقم که معدن مظلوم واقع شده است. اما در دوره قبلی و کنونی خانه صنعت، ما انجمن معدن داشتهایم و از سوی دیگر آنکه انجمنهای خانه صنعت از خود خانه جدا نیستند. تمامی کسانی که به خانه صنعت راه پیدا کردهاند، پیشتر نیز در یک انجمن صنفی حضور داشتهاند و بعدها بایستی راه خود را پیدا کنند.
معتقدم که جوانگرایی هم نیاز است و هم آنکه بایستی قاعده آن تغییر کند. در حقیقت ما کمبود سازمانهای مردمنهاد داریم و بایستی با ایجاد تضارب آرا، پاسخگویی اتاق بازرگانی را ممکن سازیم. این مسئله کمبود تشکلها در توسعهیافتهترین بخش کشور نیز بیشتر احساس میشود . در این خصوص نظر شما را خواستار شدم. بحث بعدی آن است که شایعه شده که چندان ترکیب اتاقها تغییر نخواهد کرد و به خصوص استعفای آقای پدرام سلطانی بسیار تاسفبرانگیز بوده است. این مسائل را چگونه ارزیابی میکنید؟
به اعتقاد من وقتی تشکلها ایجاد میشوند، به نوعی کلینیکهای تخصصی صنایع هستند و هر چه که بیشتر ایجاد شوند به نفع جامعه تمام خواهد شد. ولی زمانی این نهادها میتوانند رسالت خویش را در جامعه انجام دهند که همه این گروهها با یک تشکل مادر همکاری کنند که صداهای آنها بهتر شنیده شود. یکی از بحثهایی که دراتاق وجود دارد آن است که در بافت قدیم اتاق بیشتر تکنوکراتها حضور دارند. شاید من در مباحث کشاورزی چندان سررشتهای نداشته باشم یا راجع به مباحث معدن، اما بسیار عمل خوبی است که افرادی که در این حوزه اطلاعی دارند را به خدمت بگیریم و در واقع بایستی دانشگاهها را به کار بگیریم؛ چرا که وظیفه دانشگاه، تحقیق و پژوهش است. اگر تشکلها تشکیل شوند و تمام مسائل خود را از طریق دانشگاهها پیگیری کنند و مسائل خود را با تشکلی مانند اتاق بازرگانی در میان بگذارند، و این تشکلها این مسائل را به دستگاههای اجرایی بیان کنند آنگاه اثرگذاری این تشکلها بیشتر خواهد شد. در حقیقت مسئله تکثر تشکلها در این است که میتوانند معضلات جامعه را به صورت ریز مورد بررسی قرار دهند. مسئله دیگر بایستی در خصوص استعفا و عدم شرکت دکتر سلطانی در انتخابات بایستی بگویم که اطلاعی در دست ندارم و مسئله را با ما در میان نگذاشتند. به هر روی، تمام مسائل ما بایستی با وقایع کشور هماهنگ باشد. این مسئله که تلاش بر آن است که بافت قدیم اتاق باقی بماند و یا نماند، بالاخره در حدود نزدیک به دو هزار نفر واجد شرایط شرکت در انتخابات هستند. اگر واقعا آن تغییر بایستی رخ دهد، به من رای ندهند و من معتقدم که انتخابات اتاق سالم بوده است و خواهد بود و شائبههای مطرح شده صحیح نیست و من آن را تائید نمیکنم. مشارکت در دورههای پیشین چندان معقول نبوده و امیدوارم که در این دوره مشارکت افزایش یابد.
یک نامه که آقای عسگراولادی در خصوص کارتهای بازرگانی تقلبی به وزیر صمت نوشتند، در خصوص این نامه و وجود این احتمال در خراسان توضیحاتی ارائه دهید.
در خراسان بدان معنا این قضیه وجود ندارد. به هر حال یکسری عضو اتاق میشوند. همه میتوانند در اتاق عضو شوند. آن که عضو میشود نیز حق رای دارد و آنکه کارت بازرگانی دارد نیز از چنین حقی برخوردار است. گاهی چنین شائبههایی در برخی از استانها وجود دارد که فردی با یک عابر بانکی چندین نفر را عضو کرده بود. چنین شائبههایی در انتخابات طبیعی است و نمیتوان از پیش از آن جلوگیری کرد. ممکن است که تمامی اتفاقات رخ دهد.
اینکه گفته میشود که 28 مجموعه تحت نام خانه صنعت به ثبت رسیده است، شنیدهها حاکی از آن است که تنها 12 مورد آن به ثبت قانونی رسیده است. اگر ممکن است در این خصوص توضیحاتی ارائه دهید. پرسش دوم آنکه با توجه به تحولاتی که برای اتاق بازرگانی رخ خواهد داد، با این حال خانه صنعت چه نقشی در این خصوص خواهد داشت و چگونه در امر تسهیل فرایندهای بخش خصوصی همکاری خواهد کرد؟
نخست آن که تشکلها هنگام تشکیل تابع مقرراتی است. اول آنکه ما بایستی به طور حداقلی 10 واحد داشته باشیم تا این تشکل تاسیس شود. تشکلها تحت نظارت سازمان صنعت هستند. از نظر ما زمانی که نماینده سازمان حضور پیدا کرده و انتخابات آن برگزار شده است، مورد تائید ما قرار خواهد گرفت و بایستی به ثبت برسد. الان یک سری قوانین دستوپاگیری برای ثبت وجود دارد و ممکن است که ثبت این تشکل مشکلات مالیاتی ایجاد کند. چنین است که ثبت شرکتها در خصوص 28 انجمن ما تمام مراحل ابتدایی خود را پشت سر گذاشتند و در حال حاضر مشکل سند و برخی مدارک دارند.
در حال حاضر که در اتاق نیز حضور دارم، هیچ گونه اعتقادی به واگرایی تشکلها ندارم. همواره تلاش کردم که بین تشکلها همگرایی ایجاد کنم. من اعتقادم بر آن است که بایستی این تشکلها در یک پیکر و جسم فعالیت کنند و اگر ما یکی شویم، میتوانیم مباحث مرتبط با موازیکاری پایان دهیم و همگرایی را ایجاد کنیم.