- اخبار حزب
- بازدید: 51
نشست دیالوگ با موضوع مدیریت شهری یا نبرد ایدئولوژیک؟
مدیریت شهری یا نبرد ایدئولوژیک؟
در سالهای اخیر، مدیریت شهری در کلانشهرها با چالشهای متعددی روبرو بوده که برخی از آنها ریشه در عدم وجود چشمانداز مشخص و سیاستگذاریهای ناپایدار دارد. پدیده پلمب کافهها و کافهپیادهروها در مشهد یکی از نمونههای بارز این معضلات است که توجه بسیاری از کارشناسان، حقوقدانان و جامعهشناسان را به خود جلب کرده است. این موضوع نهتنها به مسائل شهرسازی و برنامهریزی شهری گره خورده، بلکه ابعاد فرهنگی، اجتماعی و حتی ایدئولوژیک آن نیز محل بحث است.
این مسئله از آن جهت اهمیت دارد که کافهها و کافهپیادهروها نهتنها بهعنوان بخشی از فضای عمومی شهری، بلکه بهمثابه نمادی از پویایی، سرزندگی و ارتباطات اجتماعی در بافت شهری شناخته میشوند. مدیریت این فضاها و برخورد با آنها، بازتابی از رویکرد کلی حاکمیت نسبت به سبک زندگی و حقوق شهروندی است. بهویژه در شهری مانند مشهد، که ویژگیهای مذهبی، اجتماعی و اقتصادی آن پیچیدگیهای خاصی به تصمیمات شهری میبخشد، چگونگی تعامل با چنین فضاهایی بهطور مستقیم بر کیفیت زندگی شهروندان و اعتماد عمومی به مدیریت شهری تأثیر میگذارد.
بر این اساس، حزب کارگزاران سازندگی ایران_خراسان رضوی در نشستی از سلسله نشستهای عمومی دیالوگ به بررسی پلمبهای سریالی از منظر حقوقی، جامعهشناختی و برنامهریزی شهری پرداخت. در این نشست که با عنوان "تا اطلاع ثانوی، تعطیل!" برگزار شد، آقایان حامد بخشی، عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی خراسان رضوی ، احمد ظریفیان، وکیل پایهیک دادگستری و سروش باغبان فردوس، شهرساز و متخصص نوآوری شهری و اجتماعی به ارائه دیدگاه و گفتوگو در این خصوص پرداختند که گزارش آن را در ادامه میخوانیم.
ضرورت تعریف چشمانداز شهری
سروش باغبان فردوس، شهرساز و متخصص نوآوری شهری و اجتماعی، در ابتدای این جلسه اظهار کرد: زمانی که از شهر صحبت میکنیم باید از چشمانداز مطلوبمان صحبت کنیم. تعریف چشمانداز یک بیانیه ایدهآلگرایانه مبتنی بر واقعیت است. متاسفانه در حال حاضر برای مدیریتهای شهری و مدیریت حال حاضر در مشهد چشماندازی تعریف نشده و به همین خاطر دچار تلاطمهایی هستیم که پشت سر هم اتفاق میافتد. چشمانداز ما باید شامل یک شهر پویا، سرزنده، فعال و ایمن باشد که برای تمام اقشار و گروههای درآمدی است.
وی افزود: اصناف، کافیشاپها و کافه پیادهروهایی که از فضای پیادهرو به صورت نظاممند استفاده میکردند یک اتفاق خوب بود که به عنوان یک نمونه قانونگذاری مطرح میشود. در این رابطه از لحاظ شهرسازی بر اساس مشاهدات تنها برخی از ضوابط به صورت محدود رعایت نشده بود و استفاده از پیادهرو به صنعت غذا که صنعت مهمی است، اجازه داده بود که راحتتر و ارزانتر فعالیت کند. هرچه بتوانیم این صنعت را گسترش دهیم، به مصرفکنندگان خدمت کردهایم اما یک نگاه قدیمی به آن وجود دارد که صنعت لوکسی است. باید این درک را داشته باشیم که زنجیرهای از مشاغل از این صنعت بهره میبرند.
این شهرساز و متخصص نوآوری شهری و اجتماعی، تصریح کرد: استفاده از پیادهروها در حال رقم زدن اتفاق خوبی بود و به عنوان یک الگو مطرح بود که تمام لایهها را درگیر میکرد. حتی در حاشیه شهر مشهد نیز این موضوع به گسترش صنعت غذا و کاهش قیمت تمامشده اقلام کمک میکرد اما به دلیل برخی موارد از جمله تعریض نشدن خیابانها این موضوع در حاشبه شهر اتفاق نیفتاد.
پلمب کافهها به بهانه بیحجابی؛ نقدی بر تفسیر نادرست قانون
در ادامه این جلسه احمد ظریفیان، وکیل پایهیک دادگستری و دبیر اول حزب کارگزاران سازندگی ایران – خراسان رضوی عنوان کرد: قانون شهرداری را مکلف و موظف دانسته و معابر شهری، پیادهروها، مسیرها و خیابانها را در اختیار و تحت مالکیت آن قرار داده است که بخشی این مالکیت اختصاصی و بخشی از آن عمومی است. در خصوص مالکیت عمومی طبق قانون، شهرداری میتواند معابر و منافع آن را در اختیار عموم قرار دهد و مطابق آییننامهای یا صاحبان حرف عقد قرارداد کند یا قانون جاری و ثابتی در شهر استفاده کند. قانون شهرداری از نظر حقوقی تکیهگاه ما برای مباحث کافهها و کافه پیادهروها است. مجوز استفاده مجاز از معابر در قانون به شهرداری داده شده و استفاده مجاز را در راستای پویایی و تحرک شهر تصویب کرده است.
وی افزود: آییننامهای که در سال 1397 در شورای شهر قبلی مشهد در این خصوص مصوب شد، در انتهای سال 1401 به این بهانه که تاریخش تمام شده لغو شد. این اتفاق و مطرح شدن این موضوع که قرارداد کافهها تمام شده و دیگر مجوزی وجود ندارد، باعث شد یک از هم گسیختگی در اجرای قانون به وجود بیاید و در پایان سال 1401، آییننامه بهرهبرداری از فضای کسبوکار شهری را پایانیافته دیدیم.
این وکیل پایهیک دادگستری خاطرنشان کرد: ما اصل را بر این میگذاریم که با موافقت شهرداری، کافه پیادهروها باقی میمانند اما کافهها و کافه پیادهروها با پدیده جدیدی به نام پلمب مواجه میشوند. ما انواع پلمبهای مختلف را داریم و رویکرد صحبت بنده در این خصوص و بحث بیحجابی و بدحجابی است که امروزه به بهانهای برای بستن کافهها تبدیل شده است. پلمب انواع مختلفی از جمله تخلفات صنفی، بهداشتی و مالیاتی داشته و بازپرس مکلف است بر اساس قانون مکانی که ادامه فعالیتش متضمن اعمال مجرمانه باشد را پلمب کند؛ اگر فرض را بر این بگیریم که این موارد از طرف کافه رعایت میشود، با پلمب به دلیل بیحجابی یا بدحجابی مواجه میشویم.
ظریفیان ادامه داد: بر اساس تبصره ماده 638 قانون مجازات اسلامی، زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند، به حبس از 10 روز تا 2 ماه یا جریمه نقدی از 50 تا 500 هزار ریال محکوم میشوند. اولا بحثی وجود دارد که بیحجابی و بدحجابی با یکدیگر تفاوت دارند و قانون تنها به نداشتن حجاب شرعی اشاره کرده و مصداقی برای بیحجابی ندارد. بر فرض اینکه فردی بدون حجاب شرعی وارد کافهای شود، تنها خود فرد میتواند تحت تعقیب قضایی قرار بگیرد اما مکانی که این فرد در آن حضور داشته نباید مشمول پلمب قرار بگیرد. این پلمب بر اساس کدام قانون و چه مادهای این اماکن پلمب میشود؟ استدلالی وجود داشت که به دلیل انجام اعمال مجرمانه این کافهها پلمب شده اما مگر در مجتمعهای تجاری نزاع صورت نمیگیرید؟ پس چرا این مجتمعهای تجاری به این دلیل پلمب نشد؟
وی با بیان اینکه در قانون مجازات اسلامی ما، به شدت روی دو اصل تاکید شده است، عنوان کرد: اول اصل تفسیر مضیق قوانین جزایی و دوم اصل شخصی بودن مجازاتها است. با استفاده از اینکه "فضای جامعه را بیحجابی و بدحجابی گرفته است" از قانون آمرین به معروف و ناهیان از منکر استفاده کردند. مکانهایی که در معرض دید عموم قرار بگیرد مانند قسمتهای مشترک آپارتمانها، هتلها، فضاهای عمومی و وسایل نقلیه از نظر قانونی جزو حریم خصوصی نیست و مابقی جزو حریم خصوصی است. یعنی اگر داخل یک کافه از بیرون پیدا بود، این حریم خصوصی نیست اما اگر فضای کافهای از بیرون دیده نمیشود حتی از نظر قانون آمرین به معروف و ناهیان از منکر این فضا خصوصی است و باید با مجوز قانونی وارد فضای این کافه شد.
دبیر اول حزب کارگزاران سازندگی ایران – خراسان رضوی گفت: اگر فردی در ماشین خود بیحجاب بود بر اساس قانون تنها باید این شخص مجازات شود و نه ماشین وی؛ آییننامه پلیس در این خصوص غلط بوده و قانون تنها باید از طریق مجلس شورای اسلامی تصویب شود. امروزه ما مکلفیم تا زمانی که تحت حاکمیت جمهوری اسلامی هستیم، ماده 638 قانون مجازات را رعایت کنیم و بدون حجاب شرعی در معابر و انظار ظاهر نشویم اما اینکه ماشین مردم توقیف میشود غیرقانونی است. طبق قانون تنها ابزار و آلات مجرمانه اگر همراه با جرم بود توقیف میشود، ماشین ابزار بیحجابی نیست و تنها چیزی که میتوان بر اساس قانون توقیف کرد، روسری فرد بدحجاب یا بیحجاب است.
ظریفیان در خصوص لایحه عفاف و حجاب تصریح کرد: لایحه عفاف و حجاب جدیدی که در حال تدوین است، جدا از ایرادات خود دو نکته بسیار با اهمیت دارد؛ یک نکته این است که آمرین به معروف و ناهیان از منکر به هیچ عنوان نباید با مردم درگیر شوند و توهین کنند و نکته دوم این است که کافهها تنها باید برگهای در فضای کافه مبنی بر رعایت حجاب بزنند و لا غیر. بیحجابی و بدحجابی هیچ منظر قانونی برای اینکه مجوزی برای پلمب باشد، ندارد.
نبرد حاکمیت و سبک زندگی جامعه؛ آچمز سیاسی-اجتماعی
سپس حامد بخشی، عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی خراسان رضوی در بخش دیگری از این جلسه اظهار کرد: یکی از اهدافی که یک حاکمیت برای حفظ بقای سلطه خود دارد این است که فضای عمومی جامعه را در کنترل و تصرف خود داشته باشد. این فضای عمومی میتواند فضای فیزیکی یا رسانهای باشد و به همین خاطر در انقلابها و شورشها دعوا بر سر به تصرف درآوردن فضای فیزیکی و فضای رسانهای است. لذا فضای عمومی عرصه نبرد و کشاکش سلطه است؛ در حال حاضر در فضای عمومی خود مبارزه مسلحانهای نداریم اما اگر در سلطه خود تعریف فرهنگی را به تعریف امنیتی اضافه و سلطه را برای خود سختگیرانهتر و تمامیتخواهانهتر کردید، در شرایطی که برای کشورهای دیگر نبردی برای سلطه وجود ندارد، برای شما وجود دارد. دغدغه اصلی حاکمیت رعایت قانون یا ضوابط شهری نیست و اولین اصلی که برای حاکمیت اهمیت دارد، حفظ بقا و سلطه آن است.
وی ادامه داد: زمانی که حاکمیت عمق استراتژیک سلطه خود را به درون سبک زندگی جامعه میبرد، به محض اینکه سبک زندگی جامعه عوض شود و مخالف ایدئولوژی حاکمیت باشد، عرصه عمومی توسط آدمهای معمولی به عرصه نبرد تبدیل میشود. تمامی ویژگیهای کافهپیادهروها از جمله فضای عمومی امن، فعال و سرزنده در خیابان امام رضا (ع) دیده میشود اما این منطقه تهدیدی برای حاکمیت نیست، زیرا سبک زندگی این اجتماع عرصه نبرد با حاکمیت نیست. متاسفانه زمانی که حاکمیت سلطه خود را در داخل امر اجتماعی و سبک زندگی جامعه تعریف میکند، ایدئولوژی خود را از جنس ایدئولوژی فرهنگیاجتماعی و نه تنها سیاسیامنیتی تعریف میکند، زمانی که سبک زندگی عوض میشود به شدت در معرض آسیبپذیری قرار میگیرد.
این عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی خراسان رضوی تصریح کرد: دو قاعده و ایده را باید در نظر بگیریم، زمانی که حاکمیت سلطه خود را در درون سبک زندگی و اجتماع تعریف میکند و زمانی که حاکمیت خود را در مقابل جامعه و ارتباطات و اجتماعات ناهمراه با خود قرار میدهد، برای خود دشمنانی در درون جامعه میسازد و آن وقت هر فرد و انجمنی یک تهدید است.
بخشی اضافه کرد: مسئله وقتی پیش میآید که حاکمیت سلطه و بقای خود را جوری تعریف میکند که آسیبپذیر باشد. از لحاظ اجتماعی تعریف سلطه در درون سبک زندگی اجتماع از جمله سبک پوشش مانند نیش یک زنبور عسل است که در بدن جامعه فرو رفته و نمیتواند آن را بیرون بکشد. یعنی اینگونه نیست که حاکمیت نخواهد خود را از این مسئله رها کند، بلکه نمیتواند. نمیتوان شعاری که 46 سال تکرار شده را حذف کرد زیرا موضوع مشروعیت و حفظ حلقه سخت وفاداران پیش میآید. اینجاست که ما به آچمزهای سیاسی برخورد میکنیم و مجبوریم ادامه دهیم بلکه اتفاق مثبتی بیفتد. این موضوع به زعم بنده ما و حاکمیت ما را در یک آچمز سیاسی-اجتماعی قرار داده زیرا اگر حاکمیت از این موضوع کوتاه بیاید حلقه اصلی هواداران خود را از دست داده و از طرف دیگر با خیل عظیمی از ناراضیان مواجه میشود.