- اخبار حزب
- بازدید: 23
مناظره مهدیه یاوری، رئیس دفتر سیاسی حزب کارگزاران سازندگی ایران_خراسان رضوی با فرزانه نجفی، پژوهشگر حوزه زنان
در مناظره بین دو فعال سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب مطرح شد
جامعه کاملا پذیرای حضور زنان در مناصب بالای مدیریتی است
در طول تاریخ، زنان همواره نقشهای مهمی در شکلگیری جوامع و تحولات اجتماعی ایفا کردهاند. با این حال، در بسیاری از فرهنگها و نظامهای سیاسی، حضور زنان در سطوح حاکمیتی و تصمیمگیری به طور قابل توجهی نادیده گرفته شده است. این نادیدهانگاری نهتنها به نابرابریهای جنسیتی دامن زده بلکه موجب کاهش بهرهوری و کارایی نظامات اداری و اجرایی نیز شده است. مطالبه زنان از دولتها برای ایجاد فضایی برابر و عادلانه در عرصههای مختلف به ویژه مناصب مدیریتی، یکی از ضرورتهای اساسی جوامع مدرن به شمار میآید.
زنان در تاریخ معاصر ایران، از زمان مشروطه تا کنون، همواره به عنوان پیشگامان تغییرات اجتماعی و سیاسی شناخته شدهاند. آنان با مبارزات خود، نهتنها بر حقوق خود تأکید کردهاند، بلکه به دنبال بهبود وضعیت کلی جامعه نیز بودهاند. از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی گرفته تا نقشآفرینی در عرصه سیاست، زنان نشان دادهاند که میتوانند عامل تغییرات مثبت باشند. با این حال، هنوز هم در بسیاری از حوزهها، حضور آنان به اندازه کافی محسوس نیست و این موضوع نیازمند توجه جدی دولتها است.
حضور زنان در تراز حاکمیت به معنای مشارکت فعال آنها در تصمیمگیریها و سیاستگذاریهاست. مطالبه زنان برای شفافیت و عدالت در فرآیندهای حکومتی، نهتنها به نفع خود آنها بلکه به نفع کل جامعه است. تحقیقات نشان داده که تنوع جنسیت در مدیریتها میتواند منجر به تصمیمگیریهای بهتر و کارآمدتر شود. بنابراین، دولتها باید به این خواسته توجه و زمینه را برای ورود زنان به عرصههای مدیریتی فراهم کنند.
در این راستا، ایجاد زیرساختهای لازم برای توانمندسازی زنان و افزایش آگاهی عمومی درباره حقوق آنان ضروری است. آموزش، دسترسی به اطلاعات و حمایتهای قانونی میتواند به زنان کمک کند تا در عرصههای مختلف از جمله سیاست، اقتصاد و فرهنگ فعالتر شوند. همچنین دولتها باید با اتخاذ سیاستهای حمایتی و تشویقی، به حضور بیشتر زنان در سطوح بالای مدیریتی کمک کنند.
در نهایت، مطالبه زنان از دولت برای حضور در تراز حاکمیت نهتنها یک خواسته فردی بلکه یک نیاز اجتماعی است. تحقق این هدف میتواند به ایجاد جامعهای عادلانهتر و متوازنتر منجر شود. با توجه به تاریخچه غنی فعالیتهای زنان در ایران و توانمندیهای آنان، زمان آن رسیده که دولتها به این مطالبه پاسخ مثبت دهند و زمینه را برای شکوفایی استعدادهای زنان فراهم کنند.
به دلیل اهمیت پرداختن به موضوع زنان، مطالبات آنان و لزوم بسترسازی برای حضور فعالتر نیمی از جامعه در عرصههای اجتماعی، اقتصادی و... به ویژه مناصب مدیریتی و سیاستگذاری، ایسنا مناظرهای را بین فرزانه نجفی، پژوهشگر حوزه زنان و فعال سیاسی اصولگرا و مهدیه یاوری، رئیس دفتر سیاسی حزب کارگزاران سازندگی ایران_خراسان رضوی و فعال سیاسی اصلاحطلب برگزار کرده تا چالشهای حوزه زنان را از منظر دو طیف مختلف سیاسی کشور بررسی کند. در ادامه مشروح بخش اول این مناظره میآید.
باید شرایط برابر برای رشد زنان و مردان فراهم شود
نجفی با اشاره به جایگاه زنان در تاریخ معاصر ایران، اظهار کرد: در ادوار تاریخ جهان، زن جایگاه بالایی نداشته است. زنان عمدتاً در حاشیه و در پشت مناسبات حضور داشته و به عنوان یک جنس درجه اول در کنار مردان دیده نمیشدند، بلکه همیشه به عنوان جنس دوم شناخته میشدند. البته که حتی در همین وضعیت هم بعضا از ظرفیت زنان فرهیخته و دانشمند استفاده میشده است.
وی افزود: در ایران باستان اما جدا از اینکه خانمها نقش تاثیرگذار خود را در پشت صحنه ایفا میکردند، در بحث منزلت و کرامت زن هم حرفهایی برای گفتن داریم. فراوان کارهای علمی و پژوهشی شده که زنان کرامت و منزلت ویژهای نه تنها در دربار و دستگاه سیاسی، بلکه در زندگی عامه مردم داشتند. در ادوار مختلف نسبت به کرامتبخشی به زنان رفتارهای سلیقهای انجام شده است. در برخی ادوار حضور خانمها را خیلی پررنگ شاهد هستیم و جایگاه مشاوره برای زنان قائل بودند. اما این روال، یکسان نبوده است؛ در تاریخ معاصر و قبل از انقلاب، ما با دو گفتمان غالب در دنیا نسبت به زنان روبهرو بودیم، ابتدا گفتمان زنان غربی است که از جنبش کارگری و فمینیستی که در آمریکا شروع شده نشأت گرفته و سپس منطقه اروپا و شرق آسیا را فرامیگیرد. در این گفتمان، زن به عنوان موجودی برابر با مرد تعریف میشود.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: در مقابل زن در منطقه خاورمیانه کاملا سنتی و تمام کنشهای آن در بُعد فردی و خانوادگی تعریف شده است. تا قبل از انقلاب اسلامی، زن از نگاه فمینیستی فردی کاملا اجتماعی دیده میشد که ابعاد فردیاش کاملا سرکوب شده و برای او فقط جایگاه اجتماعی از باب اشتغال که مطلوب نظام سرمایهداری است، قائل میشدند. در نگاه سنتی نیز زن فردی دیده میشد که تنها بعد فردی و خانوادگی دارد و خصوصا بیشتر تاکید بر بعد خانوادگی او میشد که همسر و مادر خوبی باشد و بعد اجتماعی زن سرکوب میشد.
نجفی با اشاره به اصول انقلاب سال ۵۷ که بر حضور زنان تاکید کرده، ادامه داد: در گفتمان زن مسلمان هر سه بعد فردی، خانوادگی و اجتماعی او دیده میشود. در مقدمه قانون اساسی، قسمتی که مبحث زن و خانواده مطرح میشود، صراحتا گفته شده که زنان باید دوشادوش مردان در عرصههای مختلف حضور یابند. این یعنی ما اصالت کنشگری اجتماعی زنان را پذیرفتهایم و حاکمیت باید برای تحقق این کنشگری، بسترسازی مناسب را انجام دهد. بنابراین ما به لحاظ نظری الگوی کاملی را ارائه دادهایم، اما برای تجلیسازی این الگو در سطح جامعه، کمکاری کردهایم.
وی تاکید کرد: ما نه الگوی زن غربی را قبول داریم و نه الگوی زن سنتی را. الگوی مورد قبول ما برای زنان، همان الگوی سوم یعنی زن مسلمان است که رهبری بر آن تاکید دارند. حاکمیت باید بسترهای لازم را فراهم کند که بانوان بتوانند ظرفیتهای خود را در هر سه بعد فردی، خانوادگی و اجتماعی شکوفا کنند. ما زن را موجودی میدانیم که ابدا درجه دو نیست و کاملا در میدان حضور دارد. متاسفانه اکنون برای خانمها و آقایان، شرایط برابری برای رشد و شکوفایی وجود ندارد و این شرایط باید ایجاد شود.
سیاستگذاری حوزه زنان متناسب با خواست حکومتها بوده، نه نیازهای آنان
یاوری نیز در ادامه با بیان اینکه مسئله زن موضوعی فرامرزی بوده است، گفت: از دوره قاجار با انتشار روزنامههایی مانند نشریه دانش و شکوفه، مسئله زنان مطرح شد و زنان به حوزههای سیاسی و اجتماعی ورود پیدا کردند. در دوره رضاشاه نیز ذیل پروژه مدرنیزاسیون، حوزه زنان مورد توجه قرار گرفت. اگرچه وضعیت زنان در دوره قاجار و پهلوی تفاوت دارد، اما باز هم همه چیز تحت کنترل حکومت قرار داشت. یعنی اگرچه وضعیت زنان متفاوت شد، اما در پیوند با دولت و حاکمیت نگه داشته شدند، به این معنا که شاه یک نگرش فمینیستی مطلوب حاکمیت را ایجاد کرد که زنان را حفظ و به نوعی کنترل کند.
وی بیان کرد: آنچه که در فرآیند بررسی تاریخی نمود دارد، این است که زنان سنگر به سنگر تمام این مشکلات را طی کرده و پشت سر گذاشتند و آن چیزی که اهمیت پیدا میکند این است که برایند حرکتهای انجامشده در طی چندین دهه، قابل دفاع و رو به جلو است. از نظر من موضوع زن همواره سیاسی بوده، یعنی زمانی که نظر حاکمیت خانهنشینی زنان است، به خیل مردان جویای کار و اولویت داشتن آن برای اشتغال اشاره میشود و سپس هنگام توسعه اقتصادی حاکمیت و دولت، بحث حضور زنان مطرح و بر حضور آنان در بازار و جامعه تاکید میشود. یعنی در ادوار مختلف دولتها متناسب با خواست خود، سیاستهای مختلفی را برای زنان وضع کردند. در تمام این سیاستگذاریها هم به زن به عنوان یک جنسیت نگاه شده، نه یک انسان.
رئیس دفتر سیاسی حزب کارگزاران سازندگی ایران_خراسان رضوی ادامه داد: هنگامی که به جایگاه زنان در طی تاریخ توجه کنیم نیز میبینیم که زنان در قسمتی که ضرری برای جامعه نداشته و جایی از مردان تنگ نکرده باشند، مورد احترام قرار میگرفتند و هر گاه اندک خطری برای فرصتهای اجتماعی مردان داشتهاند، به راحتی کنار گذاشته و قانونگذاری بر مبنای جنسیت انجام شده است. زمان قبل از قاجار، در بسیاری از تصمیمگیریهای سیاسی و استراتژیک، زنان سهم داشتند و به عنوان افرادی که خرد بیشتری دارند، مورد مشورت قرار میگرفتند، اما همواره وظیفه اصلی زنان پرورش نیروی فکری و رزم بوده است.
اعمال سلیقه شخصی بر مبانی اسلام صورت گرفته است
سپس نجفی با اشاره به نماد زن مسلمان در تاریخ عنوان کرد: در طی تاریخ، در طبقه مرفه بانوانی حضور داشتند که تاجرانی موفق بوده و حتی به سیستم سیاسی ورود پیدا کردند، اما در طبقه مردم عادی زن سنتی را میبینیم که از کنشهای اجتماعی تعریفشده توسط اسلام هم محروم شده و تنها کنشگری خُرد داشته است. در مقیاس کلان جامعه نیز زنان فقط در هنگام بزنگاهها حضور داشتند که عمدتا تنها در حیطههای حمایتی فعالیت میکردند و جریان خاصی را راه نیداختند.
وی با بیان اینکه رشد زن نیاز به بستر دارد، افزود: ما عالمان دینی داریم که جنبشهای بزرگی را رقم زدند، چرا همسران و دختران آنان حضور نداشتند؟ ما موارد بسیار کمی داشتیم که در بستر خانواده عالمان دینی، زنی رشد کند که آشنا به علم روز و دارای موقعیت بالای اجتماعی باشد. باید آسیبشناسی شود که چرا پسران الگوهای دینی افراد تاثیرگذاری بودند اما این اتفاق برای دختران آنان رخ نداد. به نظر میرسد بعداز صدر اسلام الگوهای روزامد دینی ما عموما مردانه بوده است و زنانی که با رویکرد دینی در عرصههای اجتماعی نقش آفرین باشند، کمتر دیده میشوند. احساس میکنم بستر مناسب فراهم نبود و در حقیقت نوعی سلیقه شخصی بر مبانی اسلام سایه انداخته است. زمانی که حضرت زهرا(س) در مسجد خطبه میخواندند، یکی از اهدافشان این بود که جامعه چنین چهرهای را از زن مسلمان ببیند و مسیر رشد زنان فراهم شود.
این فعال سیاسی اصولگرا ادامه داد: چرا جامعه را اقناع نکردیم که بانوان میتوانند در سطوح مختلف اجتماعی و اقتصادی حضور داشته باشند؟ پیامبر اسلام آن جامعه بدوی و جاهل را به مقطعی رساند که پذیرش حضور بانوان را داشته باشد، در حالیکه اکنون و در قرن حاضر بخشی از جامعه حضور زنان در مقامات بالا را برنمیتابد. این نشان میدهد خوانش شخصی از مبانی دینی داریم.
جامعه کاملا پذیرای حضور زنان در مناصب بالای مدیریتی است
سپس یاوری با اشاره به صحبتهای معاون اول رئیسجمهور مبنی بر اینکه جامعه ظرفیت پذیرش حضور زنان در سطوح مدیریتی و جایگاه بالا را ندارد، بیان کرد: این کاملا اشتباه است. اتفاقا جامعه کاملا پذیرای این مورد است و نهادهای تصمیمگیر و سیاستگذار ما به دلیل وجود برخی نگاههای مردسالارانه، موافق حضور بانوان در مناصب مختلف نیستند. سالها حضور زنان در ورزشگاهها ممنوع بود با این استدلال که ورزشگاهها به لحاظ فرهنگی ظرفیت حضور زنان را ندارند، اما چه اتفاقی افتاد؟ زنان حضور پیدا کردند و بعد هم مردان حاضر در ورزشگاهها به دلیل حضور زنان، فرهنگ خود را اصلاح کردند.
وی با بیان اینکه در کشور ما فضا برای بانوان قدم به قدم ایجاد شد، عنوان کرد: حتی حکومت پهلوی سبب شد زنان کنشگری سیاسی و اجتماعی داشته باشند و ما اثر این بلوغ را در انقلاب اسلامی ۵۷ دیدیم که نقش زنان در آن قابل کتمان نیست. در مجلس ششم بیشترین مصوبه را در حوزه زنان داشتیم که به دلیل فشارهای اعمالشده از سمت نهادهای بالادست، عمدتا به قانون تبدیل نشدند. در مجلس هفتم ما به میزان زیادی عقبگرد داشتیم، زیرا تنها از یک تفکر خاص در این مجلس حضور داشتند و نمیتوانستند تمام سلایق را نمایندگی کنند. نمیتوان مدام اعلام کرد که زنان نیمی از جامعه هستند، اما هیچ جایگاهی برای آنان در نهادهای تصمیمگیر و سیاستگذار قائل نشد.
جامعه نیاز دارد از تواناییهای خاص زنان استفاده کند
در ادامه نجفی اظهار کرد: اکنون این انتقاد وجود دارد که چرا یک بازه زمانی طولانی است که جامعه در حالت انفعال سپری کرده و هیچ مطالبهای برای حضور اجتماعی بانوان صورت نگرفته است. جامعه مردسالار را بانوان تربیت میکنند؛ مسئله اصلی بحث فرهنگسازی است تا ما بپذیریم به تخصص هر دو قشر در جامعه نیاز داریم. فارغ از مسائل جنسیتی باید بستر برای حضور زنان فراهم شود. مردان ویژگیهای منحصربفرد خود را دارند و بنا نیست زنان خود را شبیه به آنان کنند، اما بانوان ویژگیهای خاص خود را دارند که جامعه باید از آنها استفاده کند.
این فعال سیاسی اصولگرا اظهار کرد: در کشور حدود ۲.۵ میلیون کارمند داریم که کمتر از ۱ میلیون آنان بانوان هستند. چه کسی مانع حضور بانوان در مناصب مدیریتی است؟ آیا مقابلهای صورت گرفته است؟ در جایی تعارض منافع ایجاد میشود که بحث فرهنگی باشد. گاهی خود سیستم و سازمان حضور زنان را نمیپذیرد. در انتخابات فراوان داریم که بانوان به کاندیدای زن رای نمیدهند. در انتخابات مجلس چند نفر اسم بانوان را در برگه خود نوشتند؟ این ناشی از این است که مردم اعم از زن و مرد حس میکنند زنان نمیتوانند مانند مردان کار کنند. زن را باید به عنوان زن بپذیریم، نه اینکه طرحوارهای از مرد باشد.
نباید حل مشکلات زنان را معطل فرهنگسازی کنیم
سپس یاوری با اشاره به تاثیر فرهنگ بر حضور بانوان در جامعه، گفت: فرهنگسازی بسیار مهم است، اما این نباید خود ابزار سرکوب گردد و ما نباید منتظر بمانیم تا فرهنگهای مناسب حوزه زنان ایجاد شود و بعد اقدامات لازم را برای حل مشکلات انجام دهیم. تقدم و تاخر میتواند به موازات هم باشد و لزوماً نباید منتظر بمانیم تا شرایطی فراهم شود. جامعه ما بسیار فهمیده است و بسیاری از تغییرات از داخل خود جامعه آغاز شده است.
وی بیان کرد: با مطالعه تحولات اجتماعی و آنچه که در کف جامعه دیده میشود، به نظر میرسد زنان دیگر منتظر تصمیمات دستگاههای دولتی و یا قانونگذاری نخواهند ماند و مسیرهایی را که خود تشخیص میدهند انتخاب خواهند کرد. پس بهتر است یک نظام اجتماعی یا فرهنگی کارامد با نگاه به تحولات آینده نسبت به حضور و نقش آفرینی بیشتر زنان در اجتماع اقدامی موثر انجام دهد.