- اخبار حزب
- بازدید: 214
نهادهای اجتماعی اصلی جامعه ایران در چند دهه اخیر چه تغییراتی داشتهاند؟
نهادهای اجتماعی اصلی جامعه ایران در چند دهه اخیر چه تغییراتی داشتهاند؟
حسن رضایی بحرآباد، پژوهشگر اجتماعی و عضو شورای استان حزب کارگزاران سازندگی ایران-خراسانرضوی شامگاه یکشنبه ۲۱ آبان ماه در سومین نشست از سلسله نشستهای مساله شناسی امر اجتماعی با عنوان گفتاری در باب تغییرات اجتماعی که در محل پژوهشکده ثامن به همت موسسه مردم نهاد سپهرداد طوس برگزار شد، با طرح پرسشی مبنی بر اینکه آیا هر مجموعهای از انسانها که در کنار یکدیگر قرار بگیرند به معنای جامعه خواهد بود؟ عنوانکرد: پاسخ این سوال خیر است؛ چراکه جامعه نه از کنار هم قرار گرفتن نفس افراد بلکه از ترتیبات، مناسبات و روابط بین آنها است که شکل میگیرد. بنابراین جامعه یک مفهوم انتزاعی و نه یک مفهوم انضمامی است.
وی در ابتدای ارائه خود در خصوص تغییرات اجتماعی، تشریح کرد: تغییرات اجتماعی به معنای تغییر آن چیزی است که بین اعضای تشکیلدهنده جامعه و افراد میگذرد. حال آنچه بین اعضای تشکیلدهنده جامعه میگذرد چیست؟ طبیعتا بین انسانها روابطی شکل میگیرد که بازهم این روابط تشکیل اجتماع نمیدهند؛ زمانی که روابط نسبتا پایداری بین افراد به وجود آید و این روابط منجر به ضوابط شوند و دارای یک نظم و اصولی باشند آن زمان است که هسته اولیه جامعه ایجاد خواهد شد.
عضو شورای استان حزب کارگزاران سازندگی ایران- خراسانرضوی، ادامه داد: مجموع قواعد در جریان بین انسانها مجموعه ضوابطی است که جامعه و نظم اجتماعی را شکل میدهد. کوچکترین واحد این مجموعه هنجار یا شیوه عمل نام دارد و به معنای چگونگی رفتار معطوف به دیگری در جامعه است. دیگری میتواند دارای هرنقشی از جمله دوست و خانواده یا یک عضو ناشناس جامعه باشد که جامعه نسبت به هریک از این نقشها برای ما یک شیوه عمل تعیین کرده است. شیوههای عمل وقتی در نسبت با نقشها قرار میگیرند مجموعهای به نام نهاد را شکل میدهند. نهاد مجموعهای از افراد است که هریک دارای نقشی بوده و این نقشها به وسیله دستورالعملهایی به یکدیگر وصل شده است.
این جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی با بیان اینکه نهادهای اجتماعی مانند جامعه، انتزاعی هستند، اضافه کرد: کوچکترین نهاد جامعه خانواده است. هریک از اعضای نهاد خانواده دارای نقش هستند و در مجموعهای به نام خانواده جمع شدهاند.
وی افزود: وقتی هنجارها نسبتا ثبات پیدا میکند و رایج میشود ارزش نامیده میشود. ساختارهای اجتماعی مجموعهای از نهادها هستند که خود شامل نقشها، ارزشها و هنجارها میشوند.
رضایی بحرآباد در خصوص تغییرات اجتماعی یادآور شد: وقتی از تغییرات اجتماعی صحبت میکنیم یعنی هرکدام از عناصر جامعه (از کوچکترین بخشها که هنجار و شیوه عمل است تا مجموعه نقشها و نهادها) در طول زمان دچار تغییر میشود.
توسعه؛ مهمترین متغیر موثر بر تغییرات اجتماعی در سدههای اخیر
عضو شورای استان حزب کارگزاران سازندگی ایران- خراسانرضوی، با بیان اینکه روند تحولات و تغییرات اجتماعی در جامعه ما به تندی پیش میرود، تصریح کرد: مهمترین متغیری که در سدههای اخیر بر تغییر اجتماعی در جوامع مختلف تاثیر گذاشته مفهوم توسعه است. جامعه ما نیز دو تا سه قرن است که با این مفهوم آشنا شده و در روند مدرنیزاسیون قرار گرفته است.
وی در بخش دیگری از ارائه خود تغییراتی که توسعه در جوامع به وجود میآورد را در سه حوزه عنوان کرد و گفت: دگرگونیهای اقتصادی مشهودترین و عینیترین نوع تغییراتی است که بر اثر توسعه در جوامع بهوجود آمده است و بر اساس آن در حال گذر از اقتصاد معیشتی به صنعتی هستیم. همچنین بر اثر توسعه دگرگونیهای اجتماعی به وجود آمده است که تغییرات جمعیتی، رشد شهرنشینی، تحرک جغرافیایی، تغییرات سطح آموزش، رشد نهادهای آموزشی و علمی، دگرگونی قشربندیهای سنتی، مشارکت بیشتر مردم در تحولات و رواج وسایل ارتباط جمعی از جمله این تغییرات هستند. علاوه بر آن دگرگونی در فرهنگ و ایستارها نیز دیگر تغییرات توسعه بوده که در تغییر ایدئولوژی اقتصادی، اسطورهزدایی از طبیعت در ارتباط با محیط طبیعی، دگرگونی ایدئولوژیهای سیاسی و مذهبی و رفتارها و سبک زندگی مشهود است.
این پژوهشگر اجتماعی در ادامه ارائه خود به بررسی برخی تغییرات نهادهای اجتماعی اصلی جامعه ایران در چند دهه اخیر پرداخت و اظهار کرد: نهاد خانواده، نهاد دین، نهاد سیاست، نهاد هنر، نهاد ارتباطات و نهاد آموزش از جمله برخی از نهادهایی هستند که به بررسی تغییرات آن در چند دهه اخیر میپردازیم. در نهاد خانواده، اشکال جدید همباشی، تغییر عامل اقتدار، تغییر بعد خانوار و کاهش نقش دین، عرف و مناسک از جمله این تغییرات هستند. برخی تغییرات در نهاد دین شامل کاهش پایبندی به ارزشها و مناسک، کاهش اثرگذاری دین در جنبشهای اجتماعی و ... است.
رضایی بحرآباد افزود: در نهاد سیاست نیز همگانی شدن سیاست در عین سیاستزدایی امر روزمره، کاهش و انکار اقتدار نهاد سیاست در عرصه عمومی و خصوصی، قدسیتزدایی و عرفی شدن سیاست و سیاستمداران از جمله مواردی بودند که در چند دهه اخیر موجب تغییر این نهاد شدهاند. در نهاد هنر استقلال نسبی هنرمندان و کارگزاران هنر از نهاد دولت، اکتیویست شدن و نقش اجتماعی هنرمندان و همچنین دسترسی پذیری هنر برای عامه مردم دستخوش تغییرات شدند. همچنین برخی تغییرات در نهاد ارتباطات نیز شامل رواج تکنولوژیهای نوین ارتباطی، کاهش سیطره دولت، تغییر مفهوم رسانههای جمعی و ایجاد جامعه شبکهای است. از جمله تغییراتی که در نهاد آموزش بهوجود آمده، خارج شدن از کنترل نهاد دین و سیاست، کاهش ارزش آموزشهای رسمی و رواج مدارس خانگی هستند.
توسعه منجر به چه تغییرات اجتماعی در ایران شده است؟
عضو شورای استان حزب کارگزاران سازندگی ایران- خراسانرضوی، در بخش دیگری از ارائه خود به بیان برخی تغییرات ایجاد شده در ایران معاصر بر اثر توسعه پرداخت و تشریح کرد: جمعیت شهرنشین ایران از حدود ۴۷ درصد در سال ۱۳۵۷ به ۷۴ درصد در سال ۱۳۹۵ رسیده است. میزان باسوادی از ۴۸ درصد در سال ۱۳۵۷ به حدود ۹۰ درصد در سال ۱۳۹۵ افزایش یافته است، در حالی که در طی این مدت جمعیت کشور(تا سال۱۳۹۵) اندکی بیشتر از دو برابر شده اما تعداد دانشجویان کشور ۲۷ برابر شده است. از نظر نسبت دانشجو به جمعیت ما جزو ۱۰ کشور اول دنیا هستیم.
وی ادامه داد: نسبت زنان دانشجو از ۳۰ درصد در سال ۱۳۵۷ به ۶۰ درصد در سال ۱۳۹۵ رسیده است و همچنین تعداد کتب منتشر شده در سال، از ۹۰۰ عنوان در سال ۱۳۵۷ به بیش از ۶۵ هزار عنوان در سال ۱۳۹۵ رسیده است. علاوه بر آن در سال ۲۰۱۳ تعداد ۳۲ هزار و ۶۰۰ عنوان مقاله ایرانی در پایگاه ISI و ۳۶ هزار و ۶۲۸ عنوان مقاله در پایگاه اسکوپوس ثبت شده است.
این جامعهشناس اضافه کرد: شاخص توسعه انسانی شاید تنها نقطه اتکایی باشد که بر اساس آن بگوییم جامعه پیشرفت کرده است. شاخص توسعه انسانی ایران در سال ۱۹۸۰ زیر متوسط جهانی بوده و اکنون طبق گزارشهای سالانه سازمان ملل جزو کشورهای با توسعه انسانی بالا هستیم.
رضاییبحرآباد در ادامه ارائه خود با طرح پرسشی مبنی بر اینکه آیا ایرانیان در چند دهه اخیر دچار تغییرات فرهنگی شدهاند و این تغییرات چگونه بوده است؟، تصریح کرد: تحلیل پیمایشهای ملی نشان میدهد از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۸۲ روندی افزایشی در میزان پایبندی به ارزشهای فرامادی (ارزشهای معنوی غیرمذهبی مانند مثل محیط زیست، حقوق زنان و اقلیتها و.. هستند) نسبت به ارزشهای مادی و التقاطی(ترکیبی از دو ارزش فرامادی و مادی) دیده میشود. این روند در میان جوانان و تحصیل کردهها بیشتر است. فرامادیون به طور معناداری کمتر از مادیون و التقاطیها خود را مذهبی میدانند.
تغییر فرهنگی در ایران از وضعیت سنتی به مدرن
عضو شورای استان حزب کارگزاران سازندگی ایران- خراسانرضوی، در رابطه با اینکه پژوهشهای پیشین چه چیزهایی در مورد تغییرات اجتماعی به ما میگوید؟، عنوان کرد: بر اساس پیمایشهای انجام شده هرچقدر مذهب افزایش پیدا کند ارزشهای فرامادی کمتر شده و هرچقد تحصیل افزایش پیدا کند ارزش های فرامادی بیشتر میشوند. دین در حال تغیر مکان از حوزه عمومی به حوزه خصوصی است و ساحتهای عرفانی و کلامی دین در حال سبقت بر ابعاد فقهی آن است. همچنین پژوهشهای دیگری انجام شده است که بر مبنای آن علم گرایی با کاهش باور به اعتبار معرفت حاصل از منابع دینی و اعتقاد به دین سنتی همراه است. از جمله دیگر نتایج پیمایشهای صورت گرفته میتوان به این مطلب اشاره کرد که تغییر فرهنگی در ایران از وضعیت سنتی به مدرن است.
وی با اشاره به پژوهشی در خصوص پیشبینی افراد از مذهبی بودن جامعه در آینده گفت: نتایج تحقیقات نشاندهنده وقوع یک تغییر اجتماعی گسترده در جامعه است و محتوای این تغییر نیز پیرامون نقش و نفوذ مذهب در جامعه دور میزند. پژوهش دیگری نیز انجام شده است که بر اساس آن میتوان به این نتیجه رسید که سالخوردگان، کم سوادان و فقیران بیشتر از جوانان، دانشگاهیان و ثروتمندان به اموزههای سنتی خانواده پایبندند.
این پژوهشگر اجتماعی اضافه کرد: در چالش بین سنت و مدرنیته عناصر سنتی خانواده حتی بیشتر از عناصر سنتی دینی دستخوش تغییرات شده است. خانواده گرایی در ایران از میانگین هر دو گروه کشورهای با سطح توسعه پایین و متوسط کمتر است. در خصوص ارزشهای سنتی خانواده، ایران از اکثر قریب به اتفاق کشورهای مسلمان نوگراتر و مدرنتر بوده است.
رضایی بحرآباد در پایان با نگاهی به تغییرات وضعیت اجتماعی، خاطرنشان کرد: تغییرات اجتماعی روندی بسیار سریع و مشهود داشته است. جنبشهای اجتماعی حاصل گسستهایی است که بر اثر تغییرات اجتماعی به وجود میآید. شکافی که بین شیوه اداره جامعه و تغییرات نهادهای اجتماعی وجود دارد باعث ایجاد جنبشها و شورشها شده و خواهد شد.