- اخبار حزب
- بازدید: 340
۱۳هزار سال قدمت، خشک شد!
یادداشت نوید حسینیون، عضو شورای استان حزب کارگزاران سازندگی ایران-خراسانرضوی در روزنامه سازندگی
دریاچه کمنظیر ارومیه با اکوسیستم پویا و زنده خود و یکی از پارکهای ملی ایران با ویژگیهای طبیعی و اکولوژیک به مساحت 5 تا 6 هزار کیلومترمربع با طول ۱۲۰ کیلومتر و عرض ۱۵ تا ۵۰ کیلومتر مانند دریاچههای طشک، بختگان، هورالعظیم، هامون، پریشان، جازموریان، مهارلو و سایر اکوسیستمهای ویژه ایران خشک شد!
این خشکی اما به یکباره و ناگهانی نبود بلکه حاصل چند دهه بیتوجهی به اولیهترین اصول مدیریت و سیاستگذاری کلان اقتصادی و زیستمحیطی و آبخیزداری است که دامنگیر سیاستگذاران، سیاستمداران و بهرهبرداران ایران شده است. برداشت بیرویه و بدون ضابطه از منابع آبی حوضه آبریز دریاچه ارومیه و ساخت ۶۴ سد در مسیر رودخانههای آبریز دریاچه ارومیه به صورتی که در حوضه آبریز ارومیه و آذربایجان غربی ۲۲سد، در آذربایجان شرقی ۳۶ سد و در استان کردستان ۴ سد یا احداث و یا در حال احداث ایجاد شده که در مجموع ۳۴ سد به بهرهبرداری رسیده است.
تعداد چاهها از ۶۴۴۰۰ حلقه در سال ۸۵ به ۸۸۹۰۰ مورد در سال ۹۱ رسیده که تعداد ۴۸هزار حلقه آن بدون مجوز بوده است، این حجم از چاههای غیرمجاز و مجاز در حال مکیدن آبهای زیرزمینی هستند. طی این سالها ۶۸۰ هزار هکتار از اراضی برای کشاورزی و باغداری زیر کشت رفته که قطعا در حال استفاده از آب مورد نیاز احیا دریاچه ارومیه بوده است
طی سالها سیاستگذاران و سیاستمداران با برنامهریزی اشتباه و توسعه نامتوازن کشور را بهجای ایجاد اقتصاد پایدار به سمت استفاده از منابع و ذخایر بردهاند، اتکا به برداشت بیضابطه ، مخرب و با بهرهوری کم از منابع، کشور را به لبه بحرانی برده است که برگشت از آن سخت به نظر میرسد.
محدود کردن خشکی دریاچهها، تالابها، رودخانهها و قناتهای ایران به تغییرات اقلیمی آدرس غلطی است که سالهاست سیاستگذاران، سیاستمدار و مدیران برای رفع مسئولیت از اشتباهات خود نشان میدهند و با پنهان کردن نقش تصمیمات اشتباه خود سعی بر ادامه راهی دارند که نتایج پیشرو محصول آن است.
جابهجایی آبهای سرزمینی و پایمال کردن حقابه تالابها و دریاچهها، سدسازیهای غیراصولی، احداث صنایع آببر با راندمان کم و با تکنولوژیهای قدیمی و بهرهوری کم در جغرافیای خشک ایران، برداشت بیش از اندازه از حوضههای آبگیر به بهانه ترویج کشاورزی و خودکفایی در صورتی که نه سرمایهگذاری برای بهروزرسانی و علمی کردن صنایع و کشاورزی داریم و نه تخریب زیستمحیطی برایمان مهم است همه و همه عواملی است که نقش بسیار پررنگتری از کمبارشی و تغییرات اقلیمی دارند.
تحریمهای اقتصادی و تکنولوژی نیز مزید بر سوءمدیریتها و سیاستگذاریهای اشتباه نقش پررنگی در به وجود آمدن شرایط موجود دارند، صنایع کشور در حال مستهلک شدن هستند تکنولوژی آنها فرسایشی است و در کشاورزی وضع از صنایع هم بدتر است.
عواقب خشکسالی ارومیه برای ایران و تمدن چندین هزارساله ما حیاتی است، اگر در سیاستگذاریهای و تصمیمات اشتباه خود تجدیدنظر نکنیم و از تجربه موفق دیگر کشورها برای احیا ارومیه و اکوسیستم آن استفاده نکنیم آینده بسیار خطرناک و سیاهی پیشرو خواهیم داشت.