- اخبار حزب
- بازدید: 382
اولویت، حفظ ایران است
یادداشت نوید حسینیون، عضو شورای استان حزب کارگزاران سازندگی ایران-خراسانرضوی در روزنامه سازندگی
درهم پیچیدگی و برهمافتادگی مسائل و مشکلات در ایران موضوعی نیست که کسی بتواند آن را انکار کند، اتفاقی که در چند دهه گذشته در کشور افتاده این است که مسائل کامل حل نشده بلکه مشکلی بزرگتر باعث کمرنگتر شدن مشکلات قبلی شده است بطوریکه از منظر اکثریت مردم حل مسائل و مشکلات ناممکن و ساختار را ناتوان از حل مشکلات میدانند.
ما فارغ از بحث یکدستی حاکمیت هیچگاه دولتی که بتواند مسائل خود را بفهمد و شناسایی کند نداشتهایم، دولتها و حکمرانان همواره در تعریف و بیان مسائل مشکل داشتهاند و به جای حل مشکلات با یکسری آمارسازی و بیان اطلاعات پراکنده سعی در توانمند نشان دادن خود داشتهاند.
ما در دولت و یا گروههای سیاسی راه حل آمادهای برای مواجهه با مشکلات نداریم و منابع، فرصتها و مزیتهای ژئوپولتیک خود را طی دهههای گذشته به علت راهحلهای تقلبی و خطاهای تکراری از دست دادهایم. حل مشکل در کشورها یک امر اقتضایی است که با توجه به اصول و چهارچوب هر کشوری توسط نخبگان و فعالین هر کشوری باید تثبیت شود.
تجربه ثابت کرده که حل مشکلات هر کشور با توجه به فرهنگ، رفتارهای اجتماعی و خصوصیات ذاتی آن کشور امکانپذیر است نه با راهحلهای کپی شده و یا وارداتی.
در انتخاباتهای مختلف و در مورد مشخص آن انتخابات سال ۱۴۰۰ عدهای از کنشگران با توجه به سرخوردگیها در کشور و عدم برنامه منسجم در کاندیداها و سردرگمی موجود ایده عدم شرکت در انتخابات به بهانه یکدست شدن حاکمیت برای فرار از پاسخگویی در اخذ تصمیمات مهم و مسئولیتپذیری را تبلیغ و بر آن اصرار ورزیدند.
نقد و تحلیل این نوشته معطوف به کنشگران سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است وگرنه نمی توان و نباید به مردمی که چند دهه درگیر تورم، مشکلات اقتصادی و معیشت، نادیده گرفتن سبک زندگی و...هستند و برنامه و طرح مدون و جدی هم برای رفع آن ندیدهاند خرده گرفت که چرا بیانگیزه و سرخورده شدهاند.
ما در کشور دچار دولت کمظرفیت شدهایم، واقعیات جامعه با راهحلها و تصمیمات اتخاذ شده تطابقی ندارد و ساختار از نوآوری،تحول و اتخاذ تصمیمات سخت ناتوان است، در مقابل تغییرات اصلاحی مقاومت میکند و اراده و انگیزهای برای رفع معایب ندارد.
در واقع کمظرفیتی ساختارها در کنار محدودیتهای سیاسی،حذف و اعمال فشار باعث بوجود آمدن گرهای شده است که وضعیت موجود حاصل آن است، حال برای عبور از این معضل دو مرحله لازم است، اول گذر از انسداد موجود که دورنمایی برای آن متصور نمیتوان شد ، دو توانمندسازی جامعه و ساختارها که نیاز به برنامه، چشمانداز، مسئولیتپذیری و تفاهم و تعامل با همه سلایق و تفکرات جامعه است.
آنچه در یکسال گذشته و یا دوره مشابه آن در سال ۸۴تا ۹۲ اتفاق افتاد نشون داد که آنچه یکدستی نامیده میشود بروندادی بجز ایجاد مشکل بیشتر برای کشور تضعیف جامعه و فرسایش زیرساختهای کشور ندارد.
در واقع مشکلات ساختاری و نهادی کشور که باعث کمظرفیتی در نهاد دولت شده فقط ریشه در محدودیتهای سیاسی ندارد بلکه به علت ضعف و عدم توانمندی در نهادها و ساختارها، مدل رفع مشکلات و تفاهم برای رفع معضلات در کشور است.
مدل حل مشکلات کشور اینگونه نیست که مشخص و یکدست باشد یا تنها در ید یک گروه خاص چه در داخل حاکمیت یا خارج از حاکمیت باشد،بلکه بواسطه تنوع مشکلات، ذینفعان مختلف و... باید به راهحلهای مختلف با اجماع جامعه رسید.
مشکلات و معضلات در کشور به علت تکرارشوندگی و برهمافتادگی، ایران را به مرحله فرسایش تمدنی برده است. نمیتوان به امید یکدستی یک گروه به صرف اینکه مسئولیتپذیر شود و برای رفع مشکلات اقدام کند منتظر تغییرات نشست. امروز اولویت اول،حفظ ایران است چه بهنام و چه به ننگ!
نمی توان به علت ترس از قضاوت برای شکست در یک مرحله سیاسی کنار نشست تا شاید اتفاقی گشایشی ایجاد شود.