- اخبار حزب
- بازدید: 228
چرا تورم در دولتهای اصولگرا بیشتر افزایش پیدا میکند؟
چرا تورم در دولتهای اصولگرا بیشتر افزایش پیدا میکند؟
یادداشت علی چشمی، عضو شورای استان حزب کارگزاران سازندگی ایران-خراسانرضوی در هفته نامه تجارت فردا
در پاسخ به این پرسش که چرا تورم در دولتهای اصولگرا بیشتر از دولتهای اصلاحطلب افزایش پیدا میکند، میتوان به سه دلیل اشاره کرد:
1-نکته نخست تنظیم روابط خارجی در دولتهای اصولگراست که بیشتر به سمت غربستیزی و نزدیکی روابط به سمت روسیه و چین است. این موضوع از آنجا در تورم خود را نشان میدهد که منشأ درآمدی اقتصاد ما نفت، پتروشیمی، محصولهای شیمیایی، فلزات اساسی و کشاورزی است. این مجموعه محصولات و کالاهایی که ترکیب اصلی صادرات ما را شکل میدهد، بیشتر برای غرب مناسب است یا بازارش تحت تاثیر سیاستهای غرب مانند تحریم است. دولتهای اصولگرا با بر همزدن روابط با غرب مانند دولت آقای احمدینژاد به منشأ درآمد ارزی آسیب میزنند و با بالا رفتن نرخ ارز و شکلگیری و تشدید کسری بودجه و ناترازی در اقتصاد در نهایت تورم بیشتری ایجاد میکنند.
2-نکته دوم این است که دولتهای اصولگرا به بهانههای متعدد در ابعاد مختلف مثل بخش فرهنگی که بهطور مثال در این روزها مساله پوشش بیشتر در کانون توجه قرار داشته است، به منشأ درآمدزایی افراد آسیب میرسانند. بهطور مثال برخی از فعالیتهای اقتصادی را به دلیل همین حساسیتها جریمه، محدود یا متوقف میکنند که اثر مستقیمی روی ایجاد ثروت و درآمد بر جای میگذارد. حتی در حوزه گردشگری که مداخلات وضوح بیشتری داشته، این محدودیتها بیشتر شده است. اثرات غیرمستقیم این سیاستها البته بسیار فراتر از مثالهای سادهای است که زدم. با محدودیتها و ممنوعیتها و توقف فعالیتهای اقتصادی علاوه بر اینکه تولید محدود و بهطور مصداقی، مهاجرت بسیاری از کارآفرینان و نوآفرینان تشدید میشود، در نهایت به افزایش پایه پولی و پمپاژ آن منجر میشود که آثار تورمی به دنبال دارد.
3-نکته سوم نگاه دولتهای اصولگرا به دموکراسی است. اصولگرایان بر مبنای فکری که دارند، مشروعیت قدرتشان را از مردم نمیدانند. بنابراین خواستهها و مطالبات مردم در سیاستگذاری این دولتها جایگاه برجستهای ندارد. بهطور مثال یکی از خواستههای عمومی، مهار تورم است اما در عمل دولت اقدامهایی انجام میدهد که همسو با خواسته عمومی نیست. بهطور مثال بسیار واضح بود که حذف تخصیص دلار 4200تومانی در آن شرایط تورم شدیدتری را ایجاد میکند. با این حال دولت سیزدهم در بدترین شرایط ممکن، اقدام به حذف تخصیص ارز با دلار 4200تومانی کرد. نگاه دولتهای اصولگرا به دموکراسی در دولت آقای رئیسی بسیار برجستهتر و آشکارتر از دولت آقای احمدینژاد خودش را نشان داد. بهطور مثال دولت آقای احمدینژاد بعد از انتخابات سال 1388 و در دور دوم دولتش، در آذر سال 1389 هدفمندی یارانهها را آغاز کرد. در مقابل اما دولت اصولگرای فعلی توجه چندانی به خواستهها و مطالبات مردم در شرایط سخت اقتصادی نداشته است.
اگر بخواهم در مقایسه با دولتهای اصولگرا، به دولتهای اصلاحطلب هم نظری داشته باشم، این را باید بگویم که اگرچه اصلاحطلبان چندان همگن نیستند اما در حوزه سیاست خارجی قرابت بیشتری با غرب دارند و در مسائل فرهنگی هم بیشتر اهل مدارا و تساهل هستند و از این منظر فشار کمتری به شاخص تورم وارد میکنند.
بهطور مثال دولت آقای خاتمی با وجود اینکه به خاطر کاهش قیمت جهانی نفت در مضیقه درآمد ارزی بود، توانست در کنترل تورم بهتر از دیگر دولتها عمل کند.
یکی دیگر از اقدامات اساسی دولت آقای خاتمی ایجاد صندوق ذخیره ارزی برای کنترل درآمد نفتی بود که با رویکرد سختگیرانه، توانست نتایج قابل قبولی به ثبت برساند. البته این صندوق که نقش تثبیتکنندگی در اقتصاد داشت، در دوره آقای احمدینژاد برچیده شد و اساساً به شکل و کارکرد دیگری درآمد. دولت اصلاحطلب برای تثبیت اقتصاد و جلوگیری از شوکهای وارده به اقتصاد از جمله شوک نفتی نگاه بلندمدت داشت اما دولت اصولگرا این قاعده را به هم زد. این نظم و انضباط و رویکردهای اصلاحی در اقتصاد بهطور مشابهی در دولتهای اصولگرا به هم خورد. در واقع میتوان گفت بخش عمدهای از بدنه دولتهای اصولگرا چون از طریق فرهنگ و سازوکارهای آن مشغول حامیپروری هستند، بودجه عمومی را به جای اینکه صرف زیربناها، حملونقل، آب، انرژی و ارتباطات که بخش مولدتری هستند، کنند به بخشهای دیگر اختصاص میدهند.
دولتهای اصولگرا به دلیل پررنگ بودن رگههای ایدئولوژیک، بیشتر به رگههای فرهنگی که غیرمولدتر است، توجه دارند. همین تغییر نگاه روی مساله کسری بودجه، تشدید ترازها و تضعیف بخش تولید (ناشی از کمبود نقدینگی) بسیار تاثیر گذاشته است.