- اخبار حزب
- بازدید: 210
مشت نمونه خروار
مشت نمونه خروار
یادداشت نوید حسینیون، عضو شورای استان خراسانرضوی حزب کارگزاران سازندگی ایران در روزنامه سازندگی
طی سه هفته از شروع آغاز به کار ساعت اداری در کشور دو بار ساعت شروع کار به ناگهان و بدون هیچ توضیحی تغییر کرده، چند ماه پیش نیز با تغییر ساعت اداری در فصل پاییز و با شروع مدارس این سرگردانی رخ داده بود؛ به نحوی که شروع ساعت اداری قبل از شروع به کار مدارس اعلام شده بود، طنز تلخی که آن روزها همه گیر شده بود، بچهها ابتدا پدر و مادرها را به ادارات میرسانند و بعد به مدرسه می روند! ظاهراً در بین مشکلات ریز و درشت و لایهلایه کشور تغییر ساعت شروع کار به مهم ترین دغدغه دولت تبدیل شده است! دغدغهای که سعی میکند با سعی و خطا به آن دست پیدا کند. ساختار اداری در کشور ما در همه ابعاد دچار دید تکبعدی شده است، یعنی از میان لایهها و ابعاد مختلف تنها قابلیت دید یک بعد و زاویه از هر اتفاق را داراست. نظام اداری و دیوانی در کشور همیشه دچار بخشنامهها و دستورات سلیقهای و متناقض، دستوری و غیر کارشناسی بوده اما نظم و نظام اداری مدیریت کشور را مکلف به رعایت حداقلهایی کرده بود. حالا اما ظاهراً به واسطه مشکلات زیر ساختی که کشور به آن دچار شده این نظم حداقلی هم در حال از هم پاشیدن است.
اولین پیام این بینظمی به بدنه کارشناس تسلط دستگاهها و ادارات، رها بودن و عدم بر نظم اداره کشور است به صورتی که قدرت تصمیمگیری برای اولیهترین و ابتداییترین اقدامات کشور با مشکل روبهرو است. در زمانی که دیگر کشورها به سمت سبکسازی و کوچک کردن ساختار دولتها پیش میروند و با تقویت بخش خصوصی و برونسپاری سعی در چابکی و کارآمدی ساختارها دارند ما هنوز در اولیهترین موارد در حال پسرفت هستیم که زنگ خطری است از شروع بحران سیاستگذاری درست و مفهوم اداره کشور. بحران سیاستگذاری و عدم تصمیمگیری در کشور حالا به وضوح عیان و مشخص است. نه تنها موضوعات مهم و چالشی معطل و بینتیجه میماند بلکه همانطور که در بالا گفته شد برای ابتداییترین موارد هم تصمیم درست و قاطع گرفته نمیشود. نظام سیاستگذاری و تصمیمگیری در کشور باید دچار تغییر و تحول اساسی شود، دیگر نمیشود ساختارها چنین فشل و ناکارآمد زندگی و معیشت شهروندان جامعه را در این حد به چالش بکشند. این نحوه تصمیمگیری جامعه را دچار تنش کرده، اعتماد و امنیت روانی جامعه را به خطر انداخته و دچار اخلال کرده است.
اولین و مهمترین دلیل به وجود آمدن چنین وضعیتی، دخالت بیش از حد دولت و حکومت به جزئیات در اموراتی است که نه لازم است و نه امکانپذیر! حکومت در ایران چنان بسیط و پخش شده که علاقهمند است از نوع پوشش تا سبک زندگی شهروندان و حتی نحوه تفریح را تعریف و کنترل کند. این ریز شدن در جزئیات و دخالت کردن در زندگی مردم وضعیتی را به وجود آورده که امورات اصلی کشور به کنار گذاشته شده و موارد حاشیهای و جزئی به اصول تبدیل میشوند به طوری که برای مثال در این مورد جلسه سرانقوا که قرار بوده برای رفع مشکلات و هماهنگی کلان کشور باشد به موضوع ساعت شروع و خاتمه اداری کشور ورود میکند! باید برای مدیران و سیاسیون در کشور تعریف شود که حکمرانی و سیاستگذاری چیزی جز ریلگذاری و تسهیلگری آن هم به صورت کلان و در مباحث اصلی نیست. نمیتوان در جزئی ترین موارد اقتصادی از قیمتگذاری دستوری قیمت پنیر تا مسائل اجتماعی مثل سلیقه زندگی شهروندان ورود پیدا کرد و انتظار داشت که ساختار کشور چابک و توانمند باقی بماند.