مقاله ها
- سایر اخبار خراسان رضوی
- بازدید: 1185
بیانیه حزب کارگزاران سازندگی ایران-خراسان رضوی در رابطه با افزایش محدودیتهای اجتماعی در مشهد
بِسمِ اللَّهِ الرَّحمَنِ الرَّحیِمِ
فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ
به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی و اگر تندخو و سختدل بودی مردم از گِرد تو متفرق میشدند، پس از آنان درگذر و برای آنها طلب آمرزش کن و در کارها با آنها مشورت نما (آل عمران، ۱۵۹)
حدود یکسال پیش در چنین روزهایی، مردم مشهد با تصمیم به کاهش معنادار مشارکت در انتخابات شورای اسلامی شهر، سکان اداره مشهد را به دست دوره ششم شورا سپردند. حدود ۴۵ درصد از مردم در انتخابات شرکت کردند و اعضای فعلی با آرایی حدود ۴۰ درصد کمتر از دوره قبل، برای مدیریت دومین کلانشهر ایران برگزیده شدند. این در حالی است که در سالهای اخیر شهر مشهد به واسطه اخباری که از وضعیت فرهنگی و اجتماعی آن منتشر میشود، همیشه در سپهر سیاسی ایران حضوری پررنگ داشته است. به طنز یا به جد، افکار عمومی بسیاری از ایرانیان، مشهد را کشور یا ایالتی جدای از باقی ایران میخوانند که در حوزههای فرهنگی، هنری، اجتماعی و حتی سیاسی قوانین و روال مخصوص به خود را داراست.
متاسفانه در یکسال اخیر با همسویی مدیریت شهری جدید با مدیریت دولتی، مذهبی و قضایی شهر و یکدست شدن فضای قدرت در این کلانشهر ایران، دامنه این خودمختاریها بیش از پیش گسترده گشته و موجب تنگناهای بیشتری در فضای اجتماعی شهر شده است. در روزگاری که فشارهای اقتصادی بر گرده مردم سنگینی میکند، متولیان اداره مشهد به جای تلطیف روحیه مردم و تلاش برای کاستن از آلام روزافزون آنان، انگشت در چشم آنان میکنند و هر روز به بهانهای به ایجاد تضادهای اجتماعی و فرهنگی در این شهر متنوع و متکثر دامن میزنند.
مردم مشهد که میزبان بزرگترین جمعیت مهاجر خارجی در کشورند و سالهاست که برادران و خواهران افغانستانی خود را به مهربانی در میان خود پذیرفتهاند، اکنون با مدیران و مسئولانی مواجهاند که شیوه زیست شهروندان ایرانی را هم تاب نمیآورند و اصرار بر دوپارهکردن مردم دارند. هر روز به بهانهای محدودیتی تازه میآفرینند و بدعتی نو مینهند تا گروهی از شهروندان را خارج از دایره شهر و حقوق شهروندی قرار دهند و آنان را از هر حقی و سهمی محروم نمایند. یک روز برگزاری کنسرت را در شهر و حتی در محیط دانشگاه ممنوع میکنند و حتی بهخاطر آن ابایی از بازداشت معاون فرهنگی وقت دانشگاه ندارند و روز دیگر تماشای مسابقه فوتبال را حق زنان و دختران مشهدی نمیدانند و فلفل در چشم آنان میپاشند. یک روز بین زنان و مردان در اماکن تفریحی رسمی دیوار میکشند و روز دیگر رضای امام گفتوگو و مهربانی را در اندازه ناخن زنان برمیشمارند. دوچرخه سواری زنان را در حریم شهر امام رضا(ع) مذموم و ممنوع میشمارند؛ اما هیچ دغدغهای درباره زنان خیابانگرد و زبالهجوی این شهر ندارند. نشستن شهروندان در فضای عمومیشهر و کافهپیادهروها را خلاف شرع میدانند؛ اما زایل شدن حق و سرمایه آنان در بهطول انجامیدن و توقف پروژههای عمرانی شهری روانشان را نمیآزارد. در زمانه تنگیها و عسرتهای معیشتی، با مشاهده فسادها و سوءتدبیرها دم بر نمیآورند؛ اما از جایگاه زعیم شهر، بیحجابی را «انکر منکرات» برمیشمارند. در ۴۰ سالگی انقلاب و پس از چهاردهه صرف هزینه و سرمایه این مردم به بهانه اهداف فرهنگی و مذهبی، رنج کشور را بیحجابی و بیعفتی میدانند؛ اما کلامی درباره خروج روزافزون سرمایههای انسانی این کشور که معلول همین بستگیها و تنگنظریهاست سخن نمیگویند. در برابر چارخانه مانتوی زنان احساس خطر میکنند؛ اما چهار خانه امن برای محرومان و نیازمندان این شهر نمیسازند. با نشاط و سرزندگی و شور و رنگ میانهای ندارند و همه را به سیاه و سفیدی و شکل خود میخواهند. طرفه اینکه این بدعتها و تنگنظریها و نامهربانیها را به بهانه دین در میان میآورند و از آبروی امام هشتم(ع) برای اهداف نامقبول و نامشروع خویش خاصهخرجی میکنند.
واقعاً در مقابل این همه اصرار به تضعیف سرمایه اجتماعی و اعتماد شهروندان چه باید گفت؟ آیا ایشان نگاهی به پژوهشهای جامعهشناختی و آسیبشناختی شهر انداختهاند و میدانند که ضعف اعتماد اجتماعی و سیاسی در مشهد یکی از بزرگترین مشکلات این شهر است؟ آیا اساساً اعتقادی به اداره شهر بر مبنای روشهای عقلانی و علمی دارند یا فقط همه چیز را از دایره تنگ منافع جناحی و سلایق قبیلهای خود مینگرند؟
این تازه از گرد راه رسیدگان، با تغییر رسمی گفتمان شهروندی در مدیریت شهری (که مدعی است مسئولان یک شهر در مقابل همه شهروندان و نیازهای آنان مسئولاند)، به گفتمان زائر و مجاور و خادم در پی القای چه منظوری به شهروندان هستند؟ که حقوقتان تنها در قالب عقاید ما محترم است و هرکس در این گفتمان نگنجد در این شهر جایی ندارد؟ میدانند که همه ساکنان یک شهر حق برابر در استفاده از امکانات و ظرفیتهای آن دارند؟ میدانند مدیریت شهری صحیح به معنای سایه گستردن خدمات و مواهب زندگی اجتماعی شهری بر سر همه شهروندان با هر گرایش و سلیقه و پسند و طبقه در چارچوب قوانین است؟ میدانند که همه شهروندان باید فضای عمومی شهر را خانه امن خود بدانند تا اوضاع شهر سامان گیرد؟ میدانند که دوپارهسازی و گسست و ایجاد تضادهای فرهنگی موجب چه آسیبهایی به روان شهر و شهروندان میشود؟ میدانند هرچه سرمایه اجتماعی شهروندان بیشتر نقصان پذیرد، آسیبهای اجتماعی بیشتری دامن شهر را میگیرد؟ میدانند که هرچه اعتماد و مشارکت اجتماعی کمتر شود، قانونگریزی و انحراف بیشتر میگردد؟ میدانند اصرار بیشتر بر محدودیتهای خودخوانده اجتماعی به نام دین و فضای شهری دینی، موجب دینگریزی بیشتر جوانان و جامعهستیزی افزونتر آنان میشود؟ میدانند که عملکردها و فرامین سلیقهای آنان چه آسیبی به وجهه و اعتبار این شهر بزرگ و محبوب میزند و چه تصویر اندوهناک و بدآیندی از یک کلانشهر مذهبی و فرهنگی در ذیل حکومت دینی میسازد؟
اگر میدانند و چنین میکنند که باید در دوستی و دلسوزی خویش نسبت به دین و نظام و مردم تجدیدنظر کنند که دانسته مشغول دشمنی و دشمنسازیاند؛ و اگر نمیدانند که باید گفت بزرگواران! این رویهها و راهبردها تنها به وهن دین و نظام اسلامی میانجامد و انبوه مردمان را از گرد شما میپراکند. در سلوک خویش تجدیدنظر کنید و آیه ابتدای این گفتار را وجهه عمل خود قرار دهید. بیش و پیش از پیامبر(ص) و بزرگان دین و آیین حرکت نکنید و آتش زرق و ریا در خرمن دین نیفکنید.
حزب کارگزاران سازندگی ایران-خراسان رضوی، بر خود فرض میداند که ضمن تذکار این مهم به مدیران شهری و استانی، از باب امر به معروف و نهی از منکر به ایشان یادآور گردد که شهر مذهبی آنگاه جلوه و جلال دارد که مردمان مختلف در سایه رحمت و گشودگی آن آسوده باشند و از حقوق خویش محروم نگردند و نظام اسلامی آنگاه سامان و اعتبار مییابد که همگان در آن معتبر باشند و زندگی فردی و اجتماعیشان بهسامان گردد. نگاهی به سیره و منش پیامبر رحمت و امام مهربانی نشان از عمق این مفاهیم در رفتار و گفتار ایشان دارد. بنابراین، در میان شهروندان به نیکی و مرحمت نظر کنید و خود را در مقابل همه آنان مسئول و پاسخگو بدانید. خداوند به پیامبر برگزیدهاش نفرموده که تنها بر طبق نظر نزدیکان و مقربان خویش عمل کن؛ پس شما نیز چنین نکنید و مشارکت و مشورت همه شهروندان را در کارها به کار گیرید. به همگان نشان دهید که آیه امرهم شوری تنها لقلقه زبان و زینت مکان مدیران این شهر نیست و آنان به راستی خود را ملزم به عمل به دستور خداوند و خشنودی خلق خدا میدانند. باشد که چنین گردد!